سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
وصیت شهدا
وصیت شهدا
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :9
بازدید دیروز :28
کل بازدید :300221
تعداد کل یاد داشت ها : 620
آخرین بازدید : 103/2/6    ساعت : 2:54 ص
درباره وبلاگ
لینک دوستان
ویرایش
ابر برچسب ها
ویرایش
امکانات دیگر
شبکه زمزمه در یکی از سریال های خود خانواده ای را به نمایش گذاشت که بعد از 15 سال زندگی مشترک، زن به شوهرش خیانت می کند.
به گزارش مشرق به نقل از جام، شبکه زمزمه تاریخ روز چهارشنبه 26 اکتبر(5 آبان) که در راستای اهداف خود به ترویج رابطه های نا مشروع می پردازد، با نمایش سریال های ناهنجار، به عادی سازی خیانت پرداخته و پاکی خانواده ها را تحت الشعاع قرار می دهد.
یکی از سریال های زمزمه داستان زن و شوهری است که 15 سال است باهم زندگی مشترک دارند و حاصل این زندگی دو پسر 13 و 8 ساله می باشد.
بر اثر کارهای روزمره، مرد به همسرش مقداری کم توجه شده است و روزی پسر کوچکتر در مورد خانواده انشایی می نویسد و در آن انشاء در مورد مادرش می گوید که مادرم کسی است که همیشه غمگین است و با هیچ کس حرف نمی زند. مادر من هیچ ارزشی ندارد چون کار نمی کند و فقط پول های پدر را خرج می کند!
این حرف های بچه گانه به مادر سخت گران می آید، لذا تصمیم می گیرد تحولی در زندگیش ایجاد کند.
خانم به آرایشگاه رفته و مدل موهایش را عوض می کند و در ضمن با مردی در شهر دیگر ارتباط تلفنی برقرار می کند.
این زن با اطلاع خواهر خودش و با ماشین وی به طرف شهری که این مرد غریبه در آنجاست حرکت می کند، موقع گرفتن ماشین، خواهرش به او متذکر می گردد که "تو چطور می توانی به یک ناشناس اعتماد کنی؟، تو هیچ چیز از آن مرد نمی دانی و او را ندیده ای ممکن است او یک آدم روانی باشد و یا یک مجرم باشد و یا ممکن است شوهرت داستانی را که از خودت درست کرده ای را باور نکند! و ..." ولی این زن به حرف های خواهرخود هیچ توجهی نکرده و به دیدن او می رود.
در عین ناباوری در همان دیدار اول و در کمال آرامش و راحتی، به شوهرش خیانت می کند و با سرزندگی و افتخار به سراغ فرزندان و شوهرش بر می گردد!
نکته جالب توجه اینجاست که سایت زمزمه درباره هدف راه اندازی این شبکه نوشته است: «این شبکه برای سرگرمی است». حال باید دید ترویج اباحه گری، بی بند و باری، خیانت به همسر و فرزندان، روابط نا مشروع و ... سرگرمی است یا پوششی برای پیشبرد اهداف پنهان لابی های صهیونیستی و در نتیجه نابودی بنیان خانواده.

      
ژنرال بازنشسته جک کین که از طراحان اصلی برنامه دولت جرج بوش برای تشدید عملیات عراق در سال 2007 بوده از آمریکا خواست که شروع به کشتن یا دستگیری اعضای سپاه پاسداران و نیروی قدس ایران، از جمله سردار قاسم سلیمانی فرمانده این نیرو کند.

به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، کمیسیون امنیت داخلی کنگره آمریکا در نشست اخیر خود به بررسی رویکرد آمریکا در قبال ایران پرداخت. شخصیت‌های شرکت‌کننده در این کمیسیون راه‌کارهایی چون افزایش تحریم‌ها، انجام حملات سایبری، و نیز طرح مقابله نظامی با ایران را مورد بررسی قرار داده و خواستار تشدید اقدام‌های آمریکا علیه ایران شدند.

ژنرال بازنشسته جک کین در این جلسه گفت: «نباید معطل کنیم؛ اگر جامعه بین‌المللی نمی‌خواهد اقدامی در مورد ایران انجام دهد، ما به تنهایی این کار را می‌کنیم.»

کین که از طراحان اصلی برنامه دولت جرج بوش برای تشدید عملیات عراق در سال 2007 بوده از آمریکا خواست که شروع به کشتن یا دستگیری اعضای سپاه پاسداران و نیروی قدس ایران، از جمله سردار قاسم سلیمانی فرمانده این نیرو کند.

کین در سخنرانی خود این سوال را مطرح کرد که «چرا آنها را نکشیم؟»

کین همچنین خواستار اجرای حملات سایبری علیه ایران شد. وی گفت: «ما در آمریکا توانایی چشمگیری برای اجرای حملات سایبری داریم که هیچ کس دیگری در جهان ندارد و فقط برخی کشورها تا حدودی در این زمینه به ما نزدیک شده‌اند. ما می‌توانیم علیه ایران حملات سایبری محدودی را اجرا کنیم. برای این کار به تائید رئیس‌جمهور نیاز داریم؛ پس چرا او این کار را تائید نمی‌کند؟»

با این حال، شرکت‌کنندگان در این جلسه اعلام کردند که توصیه‌های آنها به جنگ با ایران دامن نخواهد زد. کین گفت: «من حمله نظامی به ایران را پیشنهاد نمی‌کنم. من نوعی اقدام پنهانی را پیشنهاد می‌کنم که بتوان تا حدودی منکر انجام آن توسط آمریکا شد.»

کین مدعی شد که نقشه‌های حمله نظامی به ایران هم‌اکنون آماده است و به گفته وی، طبق استانداردهای لازم، طراحی شده است و افزود: «ما برای جنگی تمام عیار با ایران نقشه کشیده‌ایم. ما با اقدام بسیار محدودی با تخلف در تنگه هرمز و با اقدام بسیار محدودی علیه ظرفیت‌های هسته‌ای ایران، با آنها برخورد خواهیم کرد.»


      
شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی آمریکا علاوه بر تصویب مأموریت و طرح راهبردی جدید، هدف خود را جذب مخاطبان تازه تعیین کرد.

به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی آمریکا (BBG ) در نشست سیزدهم اکتبر خود، طرح راهبردی 5 ساله جدیدی که به منظور اصلاح و افزایش پخش برنامه‌های بین‌المللی ایالات متحده تنظیم شده را تصویب کرد.

این طرح راهبردی که برای سال‌های 2012 تا 2016 در نظر گرفته شده، «اثربخشی از طریق نوآوری و تلفیق» نام گرفته است. هدف این طرح، تبدیل این شبکه به آژانس اصلی و مهم اخبار بین‌المللی جهان تا سال 2016، تمرکز بر مأموریت‌ها و همچنین اثربخشی و جذب 50 میلیون مخاطب در سراسر جهان است. این طرح خواستار تاسیس شبکه جهانی خبر نیز شده است. طرح فوق همچنین خواهان گسترش و توسعه فناوری‌‌های جدید پخش برنامه‌ها است که بتواند با ممانعت دولت‌ها مقابله کند.

این طرح همچنین موارد زیر را پیشنهاد می‌کند:

- افزایش کارآمدی بخش مدیریت

- ارزیابی امکان ادغام بخش‌های پشتیبانی سه شبکه دریافت‌کننده کمک‌های مالی ایالات متحده (رادیو اروپای آزاد / رادیو آزادی، رادیو آسیای آزاد و شبکه‌های پخش برنامه در خاورمیانه) در یک سازمان (ضمن در اختیار داشتن انواع انفرادی)

- ارزیابی امکان تمرکززدایی در بخش‌های آژانس فدرال

- پایان بخشیدن به برنامه‌های مشابه زبانی در شبکه‌های پخش
-نوسازی ساز و کارهای پخش در واکنش به سلایق مخاطبین، و

- لغو ممنوعیت پخش داخلی برنامه‌های شورای حکام پخش برنامه‌ها که در قانون اسمیت ــ مونت مصوب سال 1947 آمده است.

این طرح نه تنها خواستار تمرکز آژانس بر تولید مطالب طراز اول است، بلکه خواهان گنجاندن مطالبی است که مخاطبین ارسال کرده‌اند. این طرح از آژانس می‌خواهد تا فضایی ایجاد کند که در آن مجریان و مخاطبین بتوانند با یکدیگر در تعامل باشند.

شورای حکام در واکنش به تمرکز دوگانه، این مأموریت‌های را تصویب کرد: اطلاع‌رسانی، مشارکت و دخیل‌سازی، و ایجاد ارتباط با مردم در سراسر جهان در حمایت از آزادی و دموکراسی.

والتر آیزاک‌سون، رئیس این شورا اظهار داشت: «این طرح، واکنشی به دنیای همیشه در حال تغییری است که ما در آن زندگی می‌کنیم.» وی در ادامه افزود: «ما باید برای حفظ و افزایش مخاطبان و اثرگذاری هوشیار بوده و از فرصت‌های تلفیق دیجیتالی و مشارکت با مخاطبین بهره جوییم.»

انتظار می‌رود این طرح در 19 اکتبر چندی پس از بازبینی راهبردی یک‌ساله پخش برنامه‌های بین‌المللی آمریکا منتشر شود. این بازبینی بر مأموریت‌ها و نقش سرویس‌های زبانی خاص، تغییر وضعیت استفاده از رسانه‌ها، چالش‌های پخش در کنار موضوعات مرتبط با امنیت ملی آمریکا و دیپلماسی عمومی متمرکز بود.
برای دریافت سند اینجا کلیک کنید.

      
کمپین مبارزه با تحریم‌ها و دخالت نظامی در ایران که یک کمپین بین المللی است، با توجه به بهانه جویی جدید آمریکا درباره طرح دروغین ترور سفیر عربستان، شروع به جمع آوری امضا نموده است.
به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق؛ کمپین مبارزه با تحریم‌ها و دخالت نظامی در ایران(CASMII) که در آمریکا و انگلیس مستقر است، با شعار"جنگ علیه ایران هرگز، جنگ دیگر هرگز!!!"(NO WAR AGAINST IRAN, NO MORE WARS) شروع به جمع آوری امضا نموده و با اشاره به بهانه جویی آمریکا در خصوص طرح دروغین ترور سفیر عربستان، می نویسد:
افرادی‌که مایلند دادخواست بین‌المللی برای پایان دادن به جنگ دروغین علیه ایران آن هم با توسل به اتهامات ساختگی را به امضاء برسانند! به پایگاه اینترنتی زیر مراجعه نمایند:


تشدید بحران اقتصادی، به راه انداختن سه جنگ خانمان‌سوز که میلیونها انسان را به کام مرگ فرستاده و تریلیونها دلار از محل بودجه برنامه‌های اساسی کشور را به خاطر نفت، نفت و باز هم نفت هزینه کرده است و انگیزه آمریکا برای نیل به بازار، سود و امپراتوری– اینها از جمله دلایلی هستند که واشنگتن به دروغ دولت جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از نقشه تروریستی در خاک ایالات متحده آمریکا متهم ساخته است.
موضع واشنگتن علیه ایران برای طرح ادعای ترور فاقد شواهد متقن و مستدل است و در تست هوش دولت آمریکا برای طرح ادعاهای باورنکردنی و دور از ذهن با شکست مواجه می‌شود زیرا کاخ سفید دولت جمهوری اسلامی ایران را به دخالت در طرح عجیب ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن متهم نموده است.
هر فردی که نظرات مستقل داشته باشد تا به حال سوالاتی در خصوص حقیقت ماجرا به ذهنش خطور کرده. بنابراین، چرا دولت آمریکا از فرط استیصال به دستاویزی باورنکردنی برای اعمال تحریم‌های بیشتر و جنگ احتمالی علیه ایران توسل می‌جوید؟
این اتهام ناشی از اقدامات گروههای شبه‌نظامی است که مشقت و بدبختی این گروهها و حرص و طمع شرکتهای بزرگ آن را برانگیخته است که به معنای واقعی کلمه سیاست برتری بر جهان را دنبال می‌کنند. جنبش اشغال وال استریت توجه مردم را در اقصی نقاط جهان به خود جلب نموده است. در داخل خاک آمریکا، بالغ بر 110 مورد عملیات اشغالی و 1454 مورد اقدام حمایتی گزارش شده و این در حالی است که قیام‌ مردمی در سراسر خاورمیانه، اروپا و آمریکای لاتین همچنان ادامه دارد.
اتهام نسنجیده و ساختگی علیه ایران برپایه همان الگوی بسیار آشنا مطرح شده است که برای به راه انداختن جنگ علیه عراق، افغانستان و لیبی از سوی دولتمردان کاخ سفید مورد استفاده قرار گرفت: اتهامات بی‌پایه و اساس و بدون شاهد و مدرک، افشای اطلاعات در سطوح بالا، نقل‌قولهای از پیش نوشته درباره تهدیدات موجود علیه امنیت ملی از سوی مقامات بلندپایه، درخواست اعمال تحریم‌های شدیدتر و اقدام متقابل نظامی.کلیه این موارد با عملیات رسانه‌ای عنان‌گسیخته، سازمان‌یافته(شرکتهای رسانه‌ای بزرگ که با ارتش ارتباط دارند) تکرار می‌شوند. نکته حائز اهمیت آماده‌سازی ذهن میلیونها نفری است که روز به روز بر خشم منطقی آنها از بانکهای وال استریت و دولت آمریکا افزوده می‌گردد، دولتی که دشمنان این مرز و بوم را در جای دیگری خارج از مرزهای ایالات متحده جستجو می‌کند.

      
به تازگی تریلر یک بازی جدید در فضای اینترنت منتشر شده، که درتبلیغات خود مخاطب را به برده داری و استثمار آن و تربیت برده با شلاق و چاقو و ... تشویق می کند.
به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق؛ به تازگی فیلم عجیبی در Youtube پخش شده است که به معرفی بازی ای با عنوان بازی برده داری (Slavery : The Game) می پردازد.
از عنوان و تریلر بازی مشخص است که بازی در مورد قرن هفدهم میلادی، دوران سلطه ی اروپا بر جهان و اوج استعمارگری و برده داری آنان است. در این تریلر 48 ثانیه ای جملات عجیبی چون " برده ای بخرید و آنان را تربیت کنید و استثمارشان کنید" به چشم می خورد و وسایلی چون شلاق، چماق و اسلحه برای تنبیه برده ها به نمایش در می آید!
به هر حال، بر اساس آمارها، پس از قاچاق اسلحه و مواد مخدر، قاچاق انسان سومین تجارت پرسود جهان محسوب می شود که البته مقصد آنها به سوی کشورهای مدعی حقوق بشر آمریکا و اروپا جهت بردگی جنسی و یا بیگاری است. لذا شاید لازم باشد که برده داران مدرن غربی با چنین بازی هایی آداب برده داری را بیشتر بیاموزند!
حالا کورت والدهایم(دبیر کل سابق سازمان ملل در دهه هفتاد میلادی) که قرن بیستم را پایان دوره برده داری اعلام کرد؛ بیاید و ببیند که فرزندانش چگونه برده داری نوینی اختراع کرده اند که نه تنها سیاهان که کودکان و زنان سفید پوست را به بردگی جنسی و جسمی کشیده اند.
در انتهای تریلر نیز لوگوهای PS3 و X360 و PC را مشاهده می کنیم.بعید به نظر می رسید که مایکروسافت و سونی اجازه بدهند که این عنوان بر روی پلتفرم هایشان عرضه شود و بسیاری این توجیه را دارند که این تریلر فقط یک ترول اینترنتی است. در ابتدای تریلر، لوگوی رده سنی AO ( فقط بزرگسالان ) به نمایش در می آید اما منابع اعلام کرده اند که در چندین ماه گذشته بازی ای با این رده ی سنی در ESRB به ثبت نرسیده است.
منابع معتبر طبق تحقیقاتی که در مورد این تریلر به عمل آورده اند اظهار داشته اند که احتمال دارد که چنین بازی ای وجود نداشته باشد،امّا ایجاد شدن سایت بازی و قرار دادن این دمو احتمال عرضه‌ی بازی را بسیار زیاد می‌کند. چیزی که مشخص است این است که این تریلر در آینده با توجه به مضامین مطرح شده در آن بسیار بحث برانگیز خواهد بود.

برده داری در اروپا و آمریکای امروز
در گزارش سازمان ملل که سال گذشته منتشر شد، به دو دلیل اصلی برای قاچاق انسان( که نام دیگر برده داری و برده فروشی است) به این قاره چنین اشاره شده است: تن‌فروشی و کار اجباری. به عبارتی دیگر برده‌داری، که درست مانند سده‌های پیشین با آوردن شهروندانی عمدتا از کشورهای فقیر یا در حال توسعه و خرید و فروش آنها در اروپا و آمریکا همراه است. فرایندی که به گفته سازمان ملل سالیانه 2.5 میلیارد یورو سود، نصیب «تاجران انسان» می‌کند و هر سال هم در حال افزایش است.
سالیانه 50 درصد به قربانیان قاچاق انسان در اروپا افزوده می‌شود و با در نظر گرفتن سود سرشار و افزایش هر ساله‌اش، به پر منفعت‌ترین عمل تبه‌کارانه در اروپا تبدیل شده است.
در اروپا بیش از 140 هزار نفر از کودکان و زنان برای تن‌فروشی و مردان برای کار اجباری، گاه، در اردوگاه‌های مخفی کار استفاده می‌شوند. که البته آمارهای غیر رسمی که واقعی تر به نظر می رسند، این تعداد را 4میلیون نفر نیز ذکر کرده اند.
عمده این افراد در مکان‌های بسته -مثلا در سالن‌های ماساژ- به کار گمارده می‌شوند و کم‌تر در خیابان‌های اثری از آنها دیده می‌شود.

      
چند مقام سابق رژیم قذافی که از او جدا شدند چند هفته پیش از طریق یک دولت غربی به مقامات لبنان و خانواده امام صدر اطلاع دادند که ایشان زنده است و شخصی در شهر سرت که نشانی و مشخصات او را نیز داده‌اند از محل نگهداری امام صدر خبر دارد.
به گزارش گروه بین الملل مشرق،"محسن کمالیان" از کارشناسان و افراد پیگیر موضوع ربایش امام موسی صدر توسط رژیم دیکتاتور معدوم لیبی است.
وی در این گفت وگو با اشاره به آخرین تحلیل ها و خبرهای دریافتی، بازگشت قطعی امام موسی صدر را قریب الوقوع اعلام می کند:
امروز قذافی و رژیم او دیگر وجود ندارند. انتظار دارید در پرونده امام صدر چه تحول مهمی رخ دهد؟
من خیلی خوش‌بین هستم که مسأله امام صدر ان‌شاءالله به زودی زود ختم به خیر شود. یعنی محل نگهداری آن بزرگوار کشف و امام صدر با همراهانشان آزاد شوند.

با مرگ قذافی آیا این نگرانی وجود ندارد که حقایق مربوط یه پرونده امام صدر برای همیشه از دست رفته باشد؟
به نظر من، نه. قذافی همه حقیقت را می‌دانست. اما او قطعاً تنها کسی نبود که همه حقیقت را می‌دانست. قذافی همدستانی داشت؛ هم در داخل لیبی و هم در خارج از آن. این افراد اکنون غالباً در قید حیات هستند و دیگر وقت آن است که نگاه‌ها متوجه آنها شود.

در داخل لیبی چه کسانی ممکن است از جزئیات پرونده امام صدر با اطلاع باشند؟
عبدالسلام جلود، مرد شماره دو لیبی در زمان ربودن امام صدر، همه چیز را می‌داند. مصطفی الخروبی از رؤسای دستگاه اطلاعات و امنیت قذافی در سال ربودن امام صدر، هم خود در ماجرا نقش داشت و هم اطلاعات کافی دارد. عبدالله السنوسی باجناق قذافی و رئیس سابق دستگاه اطلاعات و امنیت لیبی که اکنون فراری است، همه چیز را می‌داند. موسا کوسا رئیس اسبق دستگاه اطلاعات و امنیت لیبی که یکی از مسئولان مذاکره با ایران در خصوص مسأله امام صدر بود، همه چیز را می‌داند. احمد قذاف‌الدم پسر عمو و محرم اسرار قذافی که یکی دیگر از از مسئولان مذاکره با ایران در خصوص مسأله امام صدر بود، نیز همه چیز را می‌داند. سعد مجبر آخرین سفیر لیبی در ایران که اخیراً بدون هیچ مانعی از کشور ما خارج شد، نیز قطعاً همه چیز را می‌داند. سیف‌الاسلام پسر قذافی نیز حتماً همه چیز را می‌داند. البته توجه دارید که وقتی می‌گو یم امثال این چند نفر خاص همه چیز را می‌دانند، هرگز به معنای آن نیست که اگر از آنها سؤال شود، لزوماً حقایق بازگو گردد.

اکنون چند هفته است که از سقوط شهر طرابلس و عملاً رژیم قذافی سپری شده است. چرا تاکنون خبر موثقی دریافت نشده است؟
حداقل به دو دلیل: اول این‌که کسانی که امروز در شورای انتقالی حضور دارند، اگرچه بعضی از آنها مثل خود آقای عبدالجلیل از وزرا و نزدیکان قذافی بوده‌اند، اما هیچ‌کدام در دایره افراد محرم اسرار قذافی قرار نداشتند و لذا عملاً از حقیقت مسأله امام صدر بی‌اطلاع هستند. حقیقت مسأله امام صدر را تنها خود قذافی می‌دانست، همدستان او می‌دانند و نیز تعدادی خیلی محدود از افراد محرم اسرار او؛ یعنی همان کسانی که برای شما نام بردم.
دلیل بی خبری از امام صدر
دلیل دوم چیست؟
گزارش‌هایی که طی هفته‌های اخیر و خصوصاً پس از سقوط طرابلس دریافت گردیده، حکایت از آن دارد که رژیم قذافی صدها پادگان نظامی، زندان و خانه‌های امن در احتیار داشته که زندانیان خود را در آنجا نگاه می‌داشته است. بسیاری از این مراکز هنوز حتی کشف نشده‌اند! شاید کمتر هفته‌ای هست که اعلان نشود، زندان جدیدی در اعماق زمین شهرهای بنغازی و طرابلس کشف گردیده و برخی زندانیان مفقود الاثر در آنجا پیدا شده‌اند. تازه این احبار تنها به این دو شهر بزرگ مربوط بوده است. قطعاً تمام سرزمین وسیع لیبی، اعم از شهرهای بزرگ و کوچک آن، از جمله سَبها، سِرت، کُفرا و حتی نقاط پرت و دورافتاده در دل بیابان‌ها و صحراها، چنین وضعیتی دارند و طبیعتاً باید مورد جست‌وجو قرار گیرند. بدیهی است که این عملیات جست‌وجو ممکن است هفته‌ها به طول انجامد. به نظرم آقای سید حسن نصرالله در مصاحبه اخیر خود با شبکه تلویزیونی المنار درست گفته است که "ما در برابر روزها یا هفته‌های سرنوشت‌سازی برای شناخت سرنوشت امام موسی صدر قرار داریم."

طی روزها و هفته‌های اخیر اخبار مختلفی دال بر شهادت امام صدر منتشر گردید. تحلیل شما چیست؟
باز مایل هستم به جمله‌ای دیگر از آقای سید حسن نصرالله در مصاحبه اخیر وی با شبکه المنار ارجاع دهم که "هیچ اطلاعات دقیقی که بتوان به آن استناد کرد، وجود ندارد"! معنای این سخن آن است که تمامی اخبار مبتنی بر شهادتی که موضوع سؤال شماست، فاقد مستندات و لذا غیر قابل اطمینان است. حقیقت آن است که من شخصاً از خواندن اخبار شهادت امام صدر غالباً روحیه گرفته‌ام و بلکه انتشار آنها را نوعی لطف خفیه الهی می‌دانم. برای این‌که وقتی آنها را کنار هم قرار می‌دهم، خیلی تابلو است که همه دروغ هستند. هر کدام، آنهای دیگر را نقض و رسوا می‌کند. یکی امام صدر را در اسید حل کرده است! دیگری آن بزرگوار را به قعر اقیانوس فرستاده است! دیگری پیکر آن بزرگوار را 33 سال تمام در سردخانه یکی از بیمارستان‌های طرابلس نگه داشته است! یکی دیگر امام صدر را در مزرعه‌ای در جنوب طرابلس دفن کرده است! دیگری پیکر امام صدر را با هواپیما به شهر سبها در جنوب لیبی منتقل و سپس خود خلبان هواپیما را نیز به منظور دفن اطلاعات نابود کرده است. و قس علی هذا ... . هیچکدام این روایات شهادت با هم قابل جمع نیستند. آخر مگر حقیقت می‌تواند بیش از یک روایت باشد؟!

در باره حیات امام صدر چه اخباری دارید؟
همان‌طور که دیگر خود اطلاع دارید، طی 33 سال گذشته اخبار آشکار و پنهان فراوانی بدست آمده است که بر حیات و حتی رؤیت امام صدر دلالت داشته‌اند. منظور من البته روایاتی است که ارزش نقل و بررسی داشته‌اند. و نکته جالب این است که اغلب این روایات با هم قابل جمع بوده‌اند.

اگر ممکن است، برخی از این اخبار را بازگو کنید.
خانواده محترم امام صدر اغلب این اخبار را طی مصاحبه‌های سال‌ها و ماه‌های اخیر خود بیان کرده است. من نیز اغلب این روایات حیات را طی یادداشت‌ها و مصاحبه‌های گذشته خود نقل کرده‌ام و به سبب احتراز از تکرار اجازه می‌خواهم از آنها بگذرم.

لااقل برخی از اخبار پنهانی را که دریافت داشته‌اید، برای اطلاع خوانندگان مطرح بفرمایید:
در دیداری که زمستان سال 1380 به اتفاق خانواده محترم امام صدر با آقای سید حسن نصرالله داشتیم، ایشان تعریف کردند که اخیراً ایمیلی را از یک شهروند تونسی دریافت داشته‌اند. این شهروند تونسی خود را از مزدوران رژیم قذافی معرفی کرده بود که سال‌ها در گردان حفاظت از امام صدر خدمت کرده و شب و روز آن بزرگوار را زیر نظر داشته است.

دیگر چه اخبار پنهانی از این دست دارید؟
باز چهار پنج سال پیش در جلسه‌ای در منزل داماد محترم امام صدر از آقای ابویاسر، نماینده حرکت امل در تهران شنیدیم که دو شهروند فلسطینی مزدور رژیم قذافی از لیبی گریخته و به امید ملاقات با سفیر وقت ایران به آلمان آمده‌ بودند. این دو فلسطینی نیز خود را از جمله سربازانی معرفی کرده بودند که سال‌ها در گردان حفاظت از امام صدر فعالیت کرده و از وضعیت آن بزرگوار اطلاعات دست اول داشته‌اند. آنها پس از استقرار در هتل با یک تاجر ایرانی که دوست‌شان بود تماس گرقته بودند تا به واسطه او به دیدن مقامات مسئول سفارت ایران بروند. به هنگام صحبت با دوست ایرانی خود بسیار نگران و مضظرب بودند؛ چرا که رد پای عوامل امنیتی رژیم قذافی را در اطراف خود حس کرده بودند. وقتی تاجر ایرانی صبح روز بعد بر حسب قرار به هتل محل اقامت این دو فلسطینی می‌رود، جمعیت مردم را مشاهده می‌کند که جلوی هتل اجتماع کرده بودند. یکی از دو شهروند فلسطینی از بالای هتل به پایین پرتاب و در جا کشته شده بود. فلسطینی دوم نیز متواری و اثری از او بر جای نمانده بود.
تازه ترین خبر
آخرین خبر پنهانی که به دست آورده‌اید، چیست؟
پاسخ: برخی مقامات سابق رژیم قذافی که طی ماه‌های اخیر از او جدا شدند و نمی‌خواهم از آنها نام ببرم، چند هفته پیش از طریق یک دولت غربی به مقامات لبنان و خانواده امام صدر اطلاع داده‌اند که امام صدر زنده است و شخصی در شهر سرت که آدرس و مشخصات او را نیز داده‌اند، از محل نگهداری امام صدر خبر دارد.
خود شما امروز با توجه به آخرین تحولات در صحنه لیبی چه جمع‌بندی در مورد حیات یا شهادت امام صدر دارید؟
جمع‌بندی من تا این لحظه همان جمع‌بندی خانواده محترم امام صدر است. به عبارت دقیق‌تر بسیار به حیات امام صدر امیدوار هستم و حقیقتاً هیچ‌گاه مثل امروز امکان آزادی و بازگشت ایشان را چنین قوی و نزدیک حس نکرده‌ام. چند روز پیش که با آقای سید صدرالدین صدر فرزند ارشد امام صدر در بیروت تماس تلفنی داشتم، تأکید ایشان آن بود که تمام شواهد و قرائنی که طی ماه‌ها، هفته‌ها و روزهای اخیر بدست آورده‌اند، جملگی مؤید همان جمع‌بندی پیشین خانواده است که امام صدر در قید حیات و در کشور لیبی در بند رژیم قذافی زندانی هستند.
چند ماه قبل گروهی به نام "یاران صدر" خبری را منتشر کرده بودند مبنی بر آن‌که امام صدر دو ماه قبل از آن تاریخ در لیبی رؤیت شده بود.
متأسفانه آن خبر حعلی بود. برخی دوستان در پاریس و ژنو خبر را ریشه ابی و بطلان آن را ثابت کردند. باند قذافی برای آن‌که اخبار حیات امام صدر را لوث سازد و افکار عمومی را بی‌اعتماد کند، در زمان حیات قذافی گاهی اوقات اخبار بی‌پایه‌ای را نیز جعل می‌کرد. این خبر نیز جعلی بود و متأسفانه در بررسی و نقل آن، توسط دوستان دقت کافی صورت نگرفته بود. حتماً اطلاع دارید که سایت‌های اطلاع‌رسانی خانواده امام صدر در لبنان و ایران نیز که حتی کوچک‌ترین اخبار قابل اعتنا را رصد و گزارش می‌کنند، این خبر را منعکس نکردند.
سود قذافی از حبس امام
برخی سؤال می‌کنند که قذافی چرا باید امام صدر را 33 سال تمام در زندان نگاه دارد؟ آخر او از این کار چه منفعتی می‌برد؟
پاسخ این سؤال امروز دیگر بسیار روشن است. زندان‌های طویل‌المدت تؤام با بی‌خبری بستگان زندانی از وضعیت حیات و ممات او، در رژیم قذافی اصلاً یک روش جاری بود. حتماً یادتان هست که سال 2000 یا 2001 – کم‌دقتی از من است - سیف‌الاسلام قذافی یک مرتبه تعداد 117 رندانی سیاسی و مفقودالاثر را آزاد کرد که کم‌ترین مدت زندان آنها 18 و طولانی‌ترین آن 33 سال بود. در تمامی این سال‌ها وقتی بستگان زندانیان به دوایر حکومتی رژیم قذافی مراجعه و از وضعیت عزیزان خود کسب اطلاع می‌کردند، با پاسخ منفی و عدم اطلاع مواجه می‌شدند. اما این خانواده‌ها پس از چند دهه ناامیدی، یک مرتبه یک روز صبح اول وقت عزیزان خود را در آستانه درب خانه یافتند! این واقعه نشان داد که قذافی مخالفان خود را تنها با اعدام مجازات نمی‌کند. بالعکس؛ زندان‌های طویل‌مدتی که بستگان زندانی از وجود و وضعیت او بی‌خبر باشند، یکی دیگر از روش‌های جاری قذافی در مجازات مخالفان خود بود. خُب، وقتی قذافی با صدها و بلکه هزازان تن از مخالفان خود چنین برخوردی داشته است، چه اصراری هست که با امام صدر حتماً غیر از این عمل کرده باشد؟
همان‌طور که اطلاع دارید، اخیراً هیئتی دونفره از وزارت وزارت خارجه لبنان عازم لیبی گردید تا سرنوشت امام صدر را پیگیری کند. کمیته پیگیری مسأله امام صدر در مجلس شورای اسلامی نیز قرار است طی روزهای آینده هیئتی را به همین منظور راهی لیبی کند. تا چه حد به نتایج احتمالی این سفر این دو هیئت امیدوار هستید؟
ببینید! کسانی که امروز در شورای انتقالی حضور دارند، هیچ‌کدام‌شان در دایره افراد محرم اسرار قذافی قرار نداشتند. بنابراین همه این افراد از محل استقرار امام صدر و حقیقت مسأله ایشان بی‌اطلاع هستند. حقیقت مسأله امام صدر را امروز که دیگر قذافی وجود ندارد، تنها همدستان او می‌دانند و نیز تعدادی خیلی محدود از افراد محرم اسرار او؛ یعنی همان کسانی که پیش‌تر نام بردم. می‌خواهم این نتیجه را بگیرم که حل مسإله امام صدر، یعنی کشف محل استقرار و ان‌شاءالله آزادسازی ایشان، به احتمال قریب به یقین مستلزم انجام تحقیقات و مطالعات میدانی مفصل است. این‌طور نیست که محل استقرار امام صدر معلوم باشد و هیئتی از ایران یا لبنان به لیبی بروند تا بلافاصله امام صدر را تحویل بگیرند. به همین دلیل است که من نگرانی‌هایی دارم. مثلاً نگران آن هستم که سفر هیئت پارلمانی ایران به لیبی مانند سفر هیئت وزارت خارجه لبنان به آن کشور صرفاً سفرهایی نشریفاتی و تبلیغاتی باشد که طی آنها طبق معمول بر ضرورت حل مسأله امام صدر و همچنین بر نقش شورای انتقالی در حل این مسأله تأکید شود. البته یک نگرانی مهم‌تر نیز وجود دارد و آن این است که مسئولان شورای انتقالی شنیده‌های خود از امثال آقایان عبدالسلام جلود و عبدالمنعم الهونی را تحت عنوان حقیقت به میهمانان خود تحویل دهند و به نوعی در پی آن باشند تا با اعلان رسمی شهادت امام صدر مسأله را مختومه و خود را خلاص کنند.
به نظر شما چه باید کرد؟
اجازه دهید بی‌تعارف بگویم: میزان اهتمام شورای انتقالی لیبی به پیگیری مسأله امام صدر بی‌شک تابع دو عامل مهم خواهد بود. اول میزان اهتمامی است که در خود مسئولان ایران و لبنان برای حل این مسأله مشاهده می‌کنند. به هر حال آنها هیچگاه دایه مهربان‌تر از مادر نخواهند شد! دوم حجم امیدی است که مسئولان دو کشور برای حیات امام صدر قائل هستند. میزان اهتمام و حجم امید مسئولان ایران و لبنان نیز از سطح هیئت‌هایی نمودار خواهد شد که برای پیگیری مسأله امام صدر به لیبی گسیل داشته‌اند. دو هیئتی که در بالا از آنها سخن رفت، با توجه به سطح آنها، انگیزه‌ای در مسئولان شورای انتقالی لیبی پدید نخواهند آورد. به نظر من خانواده امام صدر باید بدون فوت وقت خود دست به کار شود و بدون توجه به تشریفات دیپلماسی، یک هیئت عالی‌رتبه مشترک ایرانی، لبنانی و حتی عراقی را برای آزادسازی امام صدر سازماندهی و راهی لیبی کند.

چه کسانی را پیشنهاد می‌کنید که عضو این هیئت باشند؟
خود آقای سید صدرالدین صدر به عنوان فرزند ارشد امام صدر باید قبل از هر کس عضو این هیئت باشد. حتماً یادتان هست که وقتی قرار شد آزادگان ما مبادله و آزاد شوند، خانواده‌های آنان بلافاصله به سوی مرزهای خسروی و قصر شیرین شتافتند تا عزیزان خود را همانجا در آغوش بکشند. بسیاری از کسانی که راهی مرزهای غرب کشور شدند، خانواده‌هایی بودند که عزیزان آنها مفقودالاثر بودند. با این همه راهی مرزها شدند تا بلکه عزیز خود را در آنجا بیایند. فیلم ارزشی و زیبای "بوی پیراهن یوسف" را که خاطرتان هست؟

بله..
از طرفی هیچ کس در ایران و لبنان مانند آقای سید صدرالدین صدر بر ابعاد اطلاعاتی، حقوقی و سیاسی مسأله امام صدر اشراف ندارد. همچنین آیت‌الله شیخ عبدالامیر قبلان رئیس کنونی مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان باید عضو هیئت باشد. نزدیک‌ترین مسئولان حزب‌الله و حرکت امل به آقایان سید حسن نصرالله و نبیه بری، مثلاً آقایان حاج حسین خلیل و دکتر علی حسن خلیل، باید عضو هیئت باشند. از ایران جناب حجت‌الاسلام شیخ حسن اختری به عنوان نماینده مقام معظم رهبری و نیز حتی از عراق شخصیت برجسته‌ای به عنوان نماینده آیت‌الله العظمی سیستانی بسیار مناسب است که عضو این هیئت باشند. به هر حال امام صدر یک شخصیت تراز اول ایرانی، لبنانی، شیعی و اسلامی است و سفر غیر مترفبه این هیئت به خوبی قادر است در بالاترین سطوح، دولت و مردم لیبی را متوجه جایگاه و اهمیت امام صدر کند ...

رفتن چنین هیئتی به لیبی چه فایده‌ای می‌تواند داشته باشد؟
به نظر من این هیئت باید همین الآن و حتی بدون هماهنگی و کسب اجازه از شورای انتقالی لیبی عازم آن کشور شود. طبیعاً یک پوشش مناسب خبری آن‌لاین نیز باید به کمک شبکه‌های ماهواره فعال ایران، لبنان و جهان عرب برای آن فراهم شود. نفس این‌گونه رفتن چنین هیئت عالی‌رتبه‌ای به لیبی، توجه نه تنها دولت و ملت لیبی، بلکه توجه جهان را به اهمیت مسأله امام صدر در نگاه ایران و لبنان و عالم تشیع و دنیای اسلام، معطوف و صد چندان حواهد ساخت. هیئت از همان بدو ورود باید با همکاری شورای انتقالی لیبی عملیات جست وجوی امام صدر را آغاز کند و قبل از حل کامل مسأله نیز آن کشور را ترک نکند.

این هیئت در لیبی چه کار باید بکند؟
تمام زندان‌های بزرگ و کوچک لیبی باید توسط این هیئت بازدید و با مسئولان زندان و حتی نگهبانان آن مصاحبه شود. هر جایی که طی سال‌های گذشته از نگهداری امام صدر در آنجا سخن به میان آمده است، باید توسط هیئت مورد بازدید قرار گیرد. تمام افرادی که در باره رؤیت، حیات و حتی شهادت امام صدر طی سال‌های گذشته ادعایی را مطرح کرده‌اند، باید توسط هیئت مورد مصاحبه و بعضاً حتی توسط کارشناسان فنی هیئت مورد بازجویی فنی قرار گیرند. پرونده امام صدر در دستگاه امنیتی لیبی باید با دقت توسط هیئت مورد مطالعه قرار گیرد.

به هر حال برخی افراد مدعی هستند امام صدر به شهادت رسیده و پیکر ایشان در فلان محل دفن شده است.
حتی این اماکن نیز باید در حاشیه برنامه‌های اصلی هیئت با دقت مورد بررسی فنی و کارشناسانه قرار گیرد. به نظر من با مرگ قذافی و سقوط رژیم وی دیگر این نگرانی صد البته به حق پیشین خانواده چندان موضوعیت ندارد که قبول بازدید از چنین اماکنی ممکن است امنیت امام صدر را به خطر اندازد. برای اینکه اولاً قبول بازدید از چنین اماکنی هرگز به منزله قبول گزینه شهادت امام صدر نیست. ثانیاً درست است که مجموعه قرائن و شواهد موجود امید به حیات امام صدر را بسیار پر رنگ می‌نمایاند، اما از مواجه شدن با حقیقت حتی اگر خدای نخواسته تلخ نیز باشد، نباید بهراسیم.

اگر این هیئت‌ها فعالیت خود را کردند اما به نتیجه نرسیدند، چه باید کرد؟
ان‌شاءالله به نتیجه خوش خواهند رسید. توکل بر خدا و دل‌هایمان را قرص کنیم.

حالا فرض محال که محال نیست!
در آن صورت به نظر من ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی مسأله امام صدر جای دارد بیشتر مورد توجه قرار گیرد؛ البته از مدت‌ها پیش باید چنین می‌شد؛ نباید همه تخم مرغ‌ها تنها در سبد قذافی گذاشته می‌شد. اما ماهی را هر وقت از آب بگیرند، تازه است! همواره اعتقاد داشته‌ام و امروز نیز دارم، که مسأله ربودن امام صدر یک مسأله حداقل منطقه‌ای و بلکه بین‌المللی است. قذافی تنها عامل ربودن امام صدر بود. به طور حتم کسانی دیگری بودند که نقشه کشیدند و فرمان دادند تا امام صدر از صحنه سیاسی خاورمیانه حذف شود. به هر حال شعاع تأثیر امام صدر کل منطقه خاورمیانه را در بر گرفته بود و اگر اثرات خاورمیانه بر عرصه بین‌الملل را در نظر داشته باشیم، خیلی راحت می‌توانیم ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی این پرونده را باور کنیم.
نقش خائنانه برلوسکونی در ربایش
از ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی مسأله امام صدر می‌خواهید به کجا برسید؟
از جمله می‌خواهم به این نقطه بدیهی و ساده برسم که باید هم‌دستان نه تنها لیبیایی، بلکه منطقه‌ای و بین‌المللی قذافی در ربودن امام صدر را شناسایی و با استفاده از تمام ظرفیت‌های قانونی تعقیب کرد. البته بسیاری از این همدستان تاکنون با تکیه بر مستندات محکمه‌پسند شناسایی شده‌اند. به عنوان مثال همین چند روز پیش بود که یکی از مسئولان سال 1978 فرودگاه بین‌المللی طرابلس در مصاحبه با تلویزیون الجزیره اعتراف کرد که گذرنامه امام صدر و دو همراه ایشان را تحت اجبار مسئولان امنیتی وقت لیبی مهر خروج زده است. او اعتراف کرد که امام صدر و همراهان ایشان هرگز از لیبی خارج نشدند، با این حال وی تحت فشار شخص رئیس وقت سازمان امنیت لیبی وادار شد تا گذرنامه‌های این سه میهمان رسمی لیبی را مهر خروج بزند. خُب؛ همه یادمان هست که سه چهار سال پیش یکی از شعب دادگاه‌های رم به دروغ رأی بر آن داد که امام صدر و همراهان ایشان در روز 31 اوت سال 1978 میلادی به فرودگاه رم وارد شده بودند. اگرچه با پیگیری‌های سنگین حقوقی وکلای خانواده امام صدر روشن شد که جکم اخیر خلاف بوده است و نهایتاً آن حکم باطل گردید، اما به هر حال آن حکم دروغ صادر شده بود! چرا؟ به سبب دخالت شخص آقای برلوسکونی نخست‌وزیر بدنام اینالیا در پرونده امام صدر! خانواده امام صدر امروز اسنادی را در دست دارد که با صراحت نشان می‌دهد، دستگاه امنیتی ایتالیا با اشاره برلوسکونی به دستگاه قضایی آن کشور حکم کرده بود که در حمایت از رژیم قذافی آن رأی خلاف واقع را صادر کند. می‌خواهم بگویم که این اسناد و بسیاری مستندات محکمه‌پسند مشابه آن می‌تواند کمک کند تا هم‌دستان منطقه‌ای و بن‌المللی قذافی گرفتار و پای میز محکمه آورده شوند.
در آخر اگر مطلبی ناگفته دارید، بیان بفرمایید.
مرحوم آیت‌الله شیخ محمد شریف رازی، مؤلف دو مجموعه گران‌سنگ "آثار الحجه" و "گنجینه دانشمندان" قریب سه دهه پیش طی یکی از مجلدات مجموعه اخیر خود در شرح حال امام صدر آورده بود که پیش‌گویی مُجَرَّب در شهر کوفه چند ماه پس از ربوده شدن آن بزرگوار اظهار داشته بود: "این آقا (امام صدر) سال‌ها در زندان باقی خواهد ماند؛ طوری که نه او هیچ راهی به حارج از زندان خواهد داشت و نه از بیرون زندان راهی برای ارتباط با او خواهد بود. با این همه، پس از سال‌های طولانی تحمل زندان، در پی یک تحول جهانی از زندان آزاد خواهد شد و چون حضرت یوسف در سطح جهان عزت خواهد یافت". عجالتاً آنچه امروز با چشم عیان مشاهده می‌کنیم، طوفان تحولات اساسی است که در سطح منطقه و جهان وزیدن گرفته است. اگر حقیقتاً اراده خداوند بر تحقق چنین امری تعلق گرفته باشد، امام صدر قطعاً زنده و سالم به میان خانواده و مردم باز خواهد گشت. به قول یک دوستِ زیبا سخن، "معجزات اگرچه کم هستند اما اتفاق می‌افتند". می‌گویند روزگاری اهالی یک روستا تصمیم گرفتند تا برای نزول باران نماز بخوانند. روز موعود تنها بخشی از مردم برای برپایی نماز در محل جمع شدند و از آن میان، تنها یک پسر بچه بود که با خودش چتر آورده بود! انصافاً این است معنای "امید داشتن". تصور می‌کنم ما نیز امروز شایسته است تا با مشاهده این همه علائم مثبت و امیدبخش، مثل این پسربچه "مخلص" و "قوی‌دل" روستایی، به لطف و عظمت خداوند امیدوار باشیم و دل ببندیم.

      
اگرچه دائره المعارف "ویکی پدیا" با امکان ویرایش آزاد مطالب توسط کاربران ایجاد شده است، اما ایجاد گروه های حرفه ای مخصوص برای کنترل آن توسط رژیم صهیونیستی، آن را به ابزاری برای تحریف واقعیت ها و جریان سازی هدفدار علمی تبدیل کرده است.

به گزارش مشرق به نقل از ایرنا، شبکه های اجتماعی مجازی از ابزارهای اعمال قدرت نرم هستند. آخرین آمارها از اینترنت نشان می دهد که هم اکنون بیش از 206 میلیون وبگاه اینترنتی در حال فعالیت هستند. این عدد حاکی از حجم انبوه اطلاعات ارایه شده در فضای مجازی است. با وجود ظاهر آزاد فضای مجازی، این فراوانی اطلاعات به معنای برابری فرصت ارایه اطلاعات به کاربر نیست، چرا که کاربران عملا از حجم عظیمی از وبگاه ها، تعدادی وبگاه مشخص را انتخاب و اطلاعات خود را تکمیل می کنند.

این گزارش به بررسی بزرگ ترین دایره المعارف مجازی جهان یعنی ویکی پدیا می پردازد. ویکی پدیا دایرة المعارفی است که اطلاعات آن را کاربران ثبت، ویرایش و حذف می کنند. ویکی پدیا توانسته با معرفی خود به عنوان یک مرجع بی طرف و آزاد از هرگونه تعصب، گرایش و برنامه از پیش تعیین شده خود را به عنوان مهمترین مرجع اطلاعات فضای مجازی بدل سازد.

این بررسی بعد از معرفی ویکی پدیا و بیان مزایا و معایب این دایرةالمعارف به پشت پرده حمایت های مالی یهودیان و ارتباط اسراییل و نیز اشغال ویکی پدیا به دست گروه های اسراییلی می پردازد.

 

**معرفی ویکی پدیا

----------------------

"ویکی پدیا " که خود را دانشنامه ای آزاد معرفی می کند، تحت نظر موسسه غیرانتفاعی بنیاد "ویکی‌مدیا" مدیریت می شود. موسسان ویکی پدیا در ابتدای امر در پایگاه اطلاعاتی دیگری با عنوان "نوپدیا" مشغول به فعالیت بودند که به دلیل محدودیت‌های آن، ویکی پدیا را طراحی می کنند.

سایت "نوپدیا" پایگاه اطلاعاتی بود که متخصصان هر حرفه در آن قلم می زدند. "جیمی ویلز" رییس و تصمیم‌گیرنده نهایی شرکت و "لری سانگر" رییس بخش ویرایش و نوشتار از رهبران آن بودند که بعد ها به ویکی پدیا پیوستند. ویکی پدیا از دو کلمه "ویکی" به معنای سریع در زبان هاوایی و "پدیا" قسمت دوم کلمه "دایره المعارف" تشکیل شده است.

ویکی پدیا، یک پایگاه اطلاعات آزاد اینترنتی است که به بیش از 100 زبان دنیا قابل استفاده می باشد. ویکی پدیا که شروع کار خود را با زبان انگلیسی آغاز کرده است، در حال حاضر زبان های متفاوت دنیا را پشتیبانی می کند که اهم آنان به ترتیب به زبان های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، لهستانی، ژاپنی، هلندی، ایتالیایی، پرتغالی، سوئدی و اسپانیایی است.

 

**موسس ویکی پدیا

-----------------------

این پایگاه اطلاعاتی کار خود را در 16 ژانویه 2001 تنها به زبان انگلیسی آغاز کرد. سرمایه گذار و مؤسس ویکی پدیا، آقای "جیمی دونال ویلز" با نام مستعار "جیمبو" متولد 7 اوت 1966 در "هانتویل ایالت آلاباما" آمریکا است که از سال 2003 تا 2006 ریس بنیاد "ویکی‌مدیا" بوده است.

 

**اهداف ویکی پدیا

---------------------

هدف بنیاد ویکی مدیا که گرداننده ویکی پدیا است، برقراری و گسترش پروژه هایی با "محتوای باز" بر مبنای فناوری ویکی و در دسترس قرار دادن محتوای این پروژه ها برای عموم مردم به صورت رایگان است.

این بنیاد دارای دو اظهاریه با عنوان "اظهاریه چشم انداز" و "اظهاریه رسالت" است. اظهاریه چشم انداز که در حقیقت آرمان ها، رویاها و چشم انداز آتی این بنیاد را تبیین می کند، عبارتست از: "دنیایی را تصور کن که در آن هر انسان می تواند در کل مجموعه دانایی مشارکت داشته باشد. این تعهد ماست."

اظهاریه رسالت نیز به توصیف واقع بینانه تری از شرایط فعلی بنیاد می پردازد که بخشی از آن عبارتست از: "رسالت بنیاد ویکی مدیا قدرتمند و توانمند ساختن افراد دنیا برای جمع آوری و گسترش محتواهای آموزشی با مجوز آزاد یا در قلمروی عمومی و انتشار موثر و جهانی آن است."

هدف ویکی پدیا، که در حقیقت اصلی ترین و مورد رجوع ترین بخش بنیاد است، این است که مجموعه ای خنثی از واقعیت های قابل تصدیق در منابع دیگر باشد. دست اندر کاران این وب سایت برآنند با ایجاد فضایی کاملا آزاد با حفظ ظاهر به عقاید کاربران، منعکس کننده نظرات مختلف باشند. جیمی ولز موسس ویکی پدیا مدعی است: "اصلِ مهم، قانون و معیارهای اجتماعی و احترام متقابل است، اما تا حد و مرز مشخص. اگر کسی در ایجاد مزاحمت فراتر از گلیم خویش پای نهد، باید او را طرد کرد. ایجاد چنین تجمعی با تلاشی مداوم میسر است."، "«دنیایی را مجسم کن که ساکنان آن به ‌تمام دانش بشری دسترسی داشته باشند. این است تلاش ما.»

 

اصولی که ویکی پدیا بر مبنای آن عمل می کند عبارتست از؛

1- ویکی پدیا یک دایره المعارف است و نه یک لغت نامه یا روزنامه.

2- ویکی پدیا بی طرف است.

3- ویکی پدیا دارای محتوای آزاد است، بدین معنا که هر فردی می تواند مطالب را ایجاد و اصلاح کند، هیچ اصلاح کننده ای مالکیتی نسبت به مطالب ندارد و هر مطلب نوشته شده مورد اصلاح و بازبینی دیگران قرار می گیرد.

4- افراد باید نسبت به یکدیگر، حتی به هنگام اختلاف نظر، رفتاری مودبانه داشته باشند.

5- ویکی پدیا هیچ قانون محکمی غیر از این پنج اصل ندارد.

 

**پشتوانه مالی ویکی پدیا

-----------------------------

ویکی مدیا یک سازمان غیر انتفاعی است، که کاملا به کمک های مالی داوطلبان متکی است. اغلب درآمدهای این بنیاد، در حدود 60 درصد، صرف اموری چون خرید سرورها و سایر ابزارهای فنی، پهنای باند، افزایش قابلیت استفاده از نرم افزار و برنامه های ارتباط با کاربران می شود. در حدود 40 درصد درآمد ها نیز صرف نظارت، مدیریت، امور حقوقی و جذب کمک های مالی می شود. طبق گزارش اول مالی بنیاد، 2008 – 2009، اخیرا ویکی مدیا گروهی را برای جمع آوری کمک های مالی برای بنیاد راه اندازی کرده است. برخی از بنیادها و سازمان های کمک کننده عبارتند ازغ بنیاد اسلوان، بنیاد استانتون، بنیاد فورد، آرکادیا و موسسه "اوپن سوسایتی". اکثر حامیان مالی بنیاد، سازمان های غیردولتی می باشند که هدف شان پیشبرد دموکراسی است.

پایگاه اطلاعاتی آنلاین ویکی پدیا سال جدید میلادی را با کمک مالی 16 میلیون دلاری آغاز کرده است. این مقدار سرمایه که به گفته جیمی ولز، در تاریخ انجمن غیر تجاری ویکی مدیا بی نظیر است.

به گفته ولز "سال 2011 برای ویکی پدیا سالی خارق العاده خواهد بود زیرا امسال یک دهه از آغاز به کار این وب سایت پر مخاطب می گذرد و این برای ما بسیار مهم است که با سرمایه گذاری و پشتیبانی مالی مناسب از ویکی مدیا توانسته ایم این پایگاه اطلاعاتی را به همرا دیگر پروژه های همزمان راهی دهه بعدی کنیم."

ولز در عین حال از دریافت کمک هزینه های دیگر توسط وب سایت های موازی با ویکی پدیا خبر داده و میانگین پشتیبانی مالی از انجمن ویکی مدیا را در حدود 22 میلیون دلار اعلام کرده است.

بنیاد "ویکی‌مدیا" مدیر پروژه "ویکی پدیا" تا ژوئیه 2007 در درجه اول از کمک‌های خصوصی، و نیز جوایز و هدایای کارگذارها و میزبانی وب، سرمایه جذب کرده‌است .این بنیاد کمک‌هایی از بیش از 50 کشور جهان دریافت می‌کند. بیشترین کمک‌ها از کشورهای انگلیسی زبان (آمریکا، انگلستان، کانادا و استرالیا) صورت می‌گیرند که بیش از نیمی از این کمک‌ها به صورت ناشناس صورت می گیرد.

 

**اعتبار سازی برای ویکی پدیا

---------------------------------

 

• "تایم 100" که توسط "مجله تایم" منتشر می شود، از سال 2004 هر ساله فهرستی از نام 100 فرد تأثیرگذار در جهان را منتشر می کند. این مجله در گزارش سال 2006 خود در تایم 100، جیمی ویلز، موسس ویکی پدیا، را یکی از 100 فرد تأثیرگذار قرن، انتخاب کرد.

• ویکی‌پدیا در ماه مه 2004 دو جایزه مهم را از آن خود کرد. اولین جایزه "گولدن نیکا" به خاطر "جوامع دیجیتال" بود که توسط "پاریکس آرز الکترونیا" اعطا شد. این جایزه به همراه 10 هزار یورو و دعوت از ویکی‌پدیا به جشنواره سال بعد "پائی سلیریتز" اتریش بود. دومین جایزه هم "جاجز وبی" به خاطر بخش «انجمن» بود.

• در سال 2004 ویکی‌پدیا نامزد جایزه "بهترین کوشش" از سوی "وبی" و در سپتامبر 2004 ویکی‌پدیای ژاپنی موفق به دریافت جایزه ساخت وب از سوی انجمن تبلیغ‌کنندگان ژاپن شد.

• در سال 2006 گزارش تحقیق مولتی‌اسکوپ نشان داد که ویکی‌پدیای هلندی با امتیاز 8.1پس از گوگل و جی‌میل محبوبترین سایت اینترنتی به زبان هلندی بوده است. همچنین در همین سال ویکی‌پدیای روسی برنده‌ جایزه‌ای در بخش «دانش و آموزش» شد. این جایزه از طرف دولت اعطا می‌شود.

• ویکی‌پدیا هم‌اکنون در رده‌بندی برترین وب‌سایت‌های دنیا از دید "الکسا" در رده‌ی هفتم قرار دارد و در رده‌بندی "گوگل "چهارمین وب‌سایت دنیاست. ویکی‌پدیا موفق‌ترین و مشهورترین پروژه‌ی ویکی در دنیاست

 

**عدم اعتبار علمی ویکی پدیا

----------------------------------

ویکی‌ها به‌خصوص "ویکی‌های عمومی" که امکان دسترسی و ویرایش در آنها برای همه کاربران فراهم است، همواره با چالش‌های جدی در حوزه‌های مختلف مواجه بوده‌اند. یکی‌پدیا به ‌عنوان شناخته‌شده‌ترین ویکی، همواره در معرض انتقادات و حمله‌های مخالفان در مورد اعتبار مطالبش قرار داشته است به طوری که کفه منتقدان بسیار سنگین تر از کفه موافقان می باشد.

برخی آن را به خاطر پخش رایگان، ویژگی قابل ویرایش بودن، سیاست بی طرفی و گستردگی عناوین ستوده‌اند. میگ و هرینگ که دو نفر از استادان دانشگاه ایندیانا پلیس آمریکا هستند، در تحلیلی راجع به دانشنامه‌های مهم جهان، ویکی پدیا را اینطور تحلیل می‌کنند: "ویکی‌پدیا در قلمروهایی که توانایی بیشتری دارد، همچون فناوری و وقایع جاری، منابع اطلاعاتی سنتی را بهبود می‌بخشد." از سوی دیگر به خاطر آزادی ویرایش ویکی پدیا منتقدین درستی و اعتبار آن را زیر سوال برده اند. همچنین ویکی پدیا به خاطر آسیب پذیری در برابر خرابکاری، کیفیت غیریکنواخت، سوگیری نظام مند، بی ثباتی و نیز به خاطر ترجیح اجماع بر اعتبار در سبک ویرایش مقالات نقد شده‌است.

• مخالفان ویکی پدیا می گویند از آنجایی که مطالب ویکی پدیا را نه متخصصان، بلکه کاربران عادی می نویسند، پس نمی توان مطالب آنها را چندان معتبر به حساب آورد. منتقدان بر این باورند که مدخل های این پایگاه اطلاعاتی به وسیله کاربرانی نوشته می شود که در بین آنها افراد گوناگونی با انگیزه ها و سطح تخصص و سواد متفاوت حضور دارند، پس نمی توان به مطالب ثبت شده اطمینان کافی داشت. هر لحظه امکان ویرایش مطالب با هدف دستکاری های خرابکارانه وجود دارد و می توان اطلاعات موضوع خاصی را به انحراف کشاند.

• رابرت مک‌هنری ویرایشگر سابق بریتانیکا در مقاله‌ای تحت عنوان «دانشنامه? مورد اعتماد» ویکی‌پدیا را مورد انتقاد قرار داده‌است و می‌نویسد: «هر چند که ممکن است مقاله‌ای در ویکی‌پدیا به درجه اعتبار بالایی دست یابد ولی تا ابد در معرض تغییر دخالت‌کنندگان بی‌اطلاع یا کم‌سواد قرار خواهد داشت.»

• منتقدین معتقدند که مجوز ویرایش همگانی، ویکی‌پدیا را غیر قابل اعتماد ساخته ‌است. فیلیپ بردلی در مصاحبه‌ای که با روزنامه گاردین در سال 2004 انجام داده می گوید که او هرگز از ویکی‌پدیا استفاده نمی‌کند و "هیچ کتابدار دیگری را نمی‌شناسد که این کار را انجام دهد. مشکل اصلی عدم وجود قدرت کنترل‌کننده در ویکی‌پدیا است. در کتب منتشر شده، ناشر باید تضمین کند که اطلاعات کتابش درست است، زیرا امرار معاش او بستگی به آن دارد. اما با وجود چیزی مثل ویکی‌پدیا همه آن بر باد می‌رود."

• "تد پاپاس" رییس ویرایشگران دانشنامه بریتانیکا در مصاحبه‌ای با گاردین این طور می‌گوید که" فرضیه? ویکی‌پدیا بر این استوار است که پیشرفت مداوم به کمال می‌انجامد. این فرضیه هیچگاه ثابت نشده‌ است." دانا بوید در سال 2005 در بحثی پیرامون ویکی‌پدیا به عنوان یک منبع دانشگاهی این طور می‌گوید که "ویکی‌پدیا هیچ‌گاه یک دانشنامه نخواهد شد، ولی حتماً در آینده تبدیل به منبع گسترده‌ای از دانش می‌شود که برای اهداف مختلف ارزش زیادی خواهند داشت."

• آرون کرون نیز در مقاله تکذیبیه‌ای در رد روش‌های مک‌هنری نوشته و آنها را FUD که نوعی فن تجاری به حساب می‌آید و در زبان انگلیسی مخفف سه واژه به معنای "ترس، عدم اطمینان و شک" می‌باشد اطلاق کرده‌است. رییس بخش تحریریه سابق، لری سانگر در اواخر سال 2004، از ویکی‌پدیا به دلیل داشتن ماهیت «ضد نخبه» که باعث رد بازنگری رسمی می‌شود و در نتیجه موجب کاهش اعتبار مقاله‌های آن می‌گردد انتقاد کرد.

• "حقیقت بر مبنای ویکی‌پدیا"، نام فیلم مستندی است که در سال 2008 به کارگردانی "ایسبراند فن فیلن" ساخته شد. این فیلم را که با نام‌های "وارهد ویکی" و "حقیقت ویکی" نیز می‌شناسند، مستندی در مورد عدم اعتبار و قابل اطمینان بودن مطالب ویکی‌پدیا و دوگانگی‌ای میان ویرایشگران آماتور و استفاده‌کنندگان متخصص است. در این فیلم از مؤسسان ویکی‌پدیا، "جیمی ولز" و "لری سنگر"، "اندرو کین"، نویسنده کتاب "مکتب آماتورها"، "تیم اُریلی"، مدیر اجرایی اُریلی‌مدیا، و "رابرت مک‌هنری"، سردبیر سابق دانشنامه بریتانیکا گزارش‌هایی تهیه شده ‌است.

 

**سواستفاده از ویکی پدیا

-----------------------------

• سال 2005 ویکی‌پدیا تعدادی از اعضای کنگره آمریکا را متهم کرد که در زندگینامه‌های سیاسی خود تغییراتی ایجاد کرده‌اند. زمانی که برخی زندگینامه‌های اعضای کنگره در ویکی‌پدیا با تغییر مواجه شد، پیگیری نشان داد رد این تغییرات به محل کنگره آمریکا می‌رسد. این تغییرات شامل حذف مطالبی بود که به مذاق سناتورهای آمریکایی خوش نیامده بود. ویکی‌پدیا با استفاده از سابقه تغییرات اعمال شده در هر مطلب، متوجه شد این تغییرات از کامپیوترهای مرتبط با سنای آمریکا انجام شده است. به‌عنوان یک نمونه ویکی‌پدیا اعلام کرد دفتر یک نماینده کنگره آمریکا یک پاراگراف از شرح حال وی را حذف کرده است. در این پاراگراف نوشته شده بود این نماینده به دروغ مدعی ماموریت‌های جنگی در ویتنام شده ولی بعدا ادعای خود را پس گرفته است.

• در سال 2005 "جان سایگنتهالر" سیاستمدار آمریکایی، با ارسال مطلبی به مطبوعات آمریکایی، ویکی‌پدیا را به خاطر مطالب غیرواقعی که در زندگی‌نامه او منتشر شده بود مورد انتقاد قرار داد. در زندگی‌نامه این سیاست‌مدار به تمسخر مطلبی اضافه شده بود که وی را به مشارکت در قتل "جان و رابرت کندی" متهم می‌کرد. این مطلب چندین ماه در ویکی‌پدیا قرار داشت تا اینکه این سیاست‌مدار از آن مطلع شده و به آن اعتراض کرده بود.

• در آگوست سال 2007 مرور نتایج ابزار اینترنتی «اسکنر ویکی‌پدیا» نشان داد که کارمندان شبکه کامپیوتری سازمان سیا صفحه مربوط به رییس جمهوری ایران، محمود احمدی نژاد، را تغییر داده‌اند. «اسکنر ویکی‌پدیا» را جمعی از محققان آمریکایی ابداع کرده بودند که ویرایش‌های انجام شده در ویکی‌پدیا را ردیابی و فهرست می‌کرد. با استفاده از این ابزار همچنین مشخص شد "واتیکان" هم مدخل‌های مربوط به رهبر گروه "شین‌فین" را به‌ نفع خود ویرایش کرده است.

• چالش با دولت چین در سال‌های گذشته از جمله مهم‌ترین مناقشات ویکی‌پدیا بوده است. ویکی‌پدیا سه ‌بار در سال‌های 2004 و 2005 به‌طور کامل در چین فیلتر شده و در حال حاضر هم دسترسی به برخی بخش‌هایی از آن ممکن نیست. بیشترین حساسیت درباره بخش‌های چینی و انگلیسی ویکی‌پدیا و مطالب مربوط به حوادث میدان "تین‌آن‌من" و وضعیت "تایوان" و "تبت" وجود دارد.

• در سال 2008 نسخه‌ آلمانی ویکی‌پدیا به‌دنبال شکایت یک قانون‌گذار وابسته به حزب چپ آلمان و دستور یک دادگاه ایالتی تعطیل شده بود. این سیاست‌مدار آلمانی مدعی بود اطلاعات نادرستی درباره او در ویکی‌پدیا منتشر شده است. با تصحیح مقاله‌ مورد اشاره و حذف شدن بخش‌های مورد اعتراض، این سیاستمدار آلمانی شکایت خود را پس گرفت و مسدود بودن ویکی‌پدیای آلمانی بر طرف شد.

 

**کاهش کاربران ویکی پدیا

------------------------------

در اوائل اوت 2011 ویکی‌پدیا، از قطع همکاری کاربران خبر داد و در این باره ابزار نگرانی کرد. وب سایت علمی-تحقیقاتی فیزورگ نیز در همین تاریخ در گزارش خود نوشت: "نحوه قرار دادن اطلاعات در این پایگاه اطلاعاتی اینترنتی به صورتی است که کاربران می‌توانند با داشتن حق ویرایش به مقاله‌ها و تعاریف موجود در این دائره‌المعارف، اطلاعاتی را اضافه کنند. اما اکنون جیمی ولز، مدیر این پایگاه اطلاعاتی می‌گوید که با کم شدن مشارکت کاربران، در حال حاضر طراحان سایت سعی می‌کنند تا هر چه می‌توانند مفاهیم پیچیده موجود را آسان‌تر کنند تا باعث جذب کاربران شود."

جیمی ولز در گفت‌و‌گو با آسوشیتدپرس نیز اعلام کرد که این پایگاه اطلاعاتی اکنون از اساتید کشورهای هند، برزیل و چند کشور اروپایی دعوت کرده تا در ویرایش و تالیف مقاله‌ها و تعاریف تخصصی با ویکی‌پدیا همکاری کنند. البته مسئولان ویکی پدیا اعلام کردند که این پایگاه اطلاعاتی تصمیم دارد تا پایان سال 2015 تعداد کاربران خود را از 400 میلیون به یک میلیارد نفر برساند، اما رسیدن به این هدف نیازمند آن است که واسط کاربری ویکی‌پدیا تغییر کند.

 

 

**ارتباط رژیم صهیونیستی با ویکی پدیا

-------------------------------------------

• "جیمی ولز" جزء مدعوین و سخنرانان دومین همایش ریاست جمهوری رژیم صهیونیستی بود که در ماه اکتبر 2009 برگزار شد. این همایش با هدف بررسی راه های ایجاد آینده ای بهتر برای رژیم اسراییل و یهودیان جهان برگزار شد.

• همچنین ولز میهمان میزگزدی بود که توسط "بنیاد ویکتورپینچوک" و با حضور "شیمون پرز" برگزار شد. طبق خبر وبگاه بنیاد ویکی مدیا، رییس جمهور رژیم اسراییل و موسس ویکی پدیا نقش فناوری نوین را در انقلاب دانایی، در این میزگرد بررسی کردند.

• ماه جولای سال 2011 جیمی ویلز، موسس ویکی پدیا، به دعوت ر‍ژیم صهیونیستی به اسراییل سفر کرد تا در کنفرانس ریاستی این رژیم که به همت "شیمون پرز" برگزار شده بود، شرکت کند. خبرگزاری فرانس پرس این خبر را در حالی اعلام کرده که ذکری از اهمیت و دلایل حضور ویلز گزارش نکرده است.

• در سال 2011 ویکی پدیا هفتمین همایش سالانه خود را در حالی در اسراییل برگزار کرد که اعراب و فلسطینی ها این همایش را تحریم کردند. "اسراییل ولی"(Israelvalley)، سایت مشترک وزرات امور خارجه فرانسه و رژیم صهیونیستی، در گزارش خود نوشت: علیرغم بایکوت های افراط گرایان برای برگزاری همایش ویکی پدیا در شهر حیفا، این شهر در رقابت با شهرهای بزرگی همچون بارسلون، تورنتو و توکیو پیروز شد و میزبانی هفتمین همایش سالانه ویکی پدیا را بر عهده گرفت.

• بزرگترین کنفرانس "ویکی مدیا" از چهارم تا هفتم آگوست 2011 در شهر "حیفا" برگزار ‌شد. این کنفرانس، 125 کارگاه و میزگرد داشت که بر موضوعاتی مانند گردش آزاد اطلاعات، محتوای باز، متن باز، کپی‌رایت آنلاین، شبکه‌ها و اجتماعات وب و آموزش و فراگیری اطلاعات متمرکز بود. در این کنفرانس علاوه بر آینده "ویکی مدیا" در مورد پروژه دیگری به نام "ویکی سورس" که به کاربران اجازه دسترسی به متون مهم تاریخی مانند کتاب تورات را می‌دهد نیز بحث شد.

"تومر آشور"، رییس مجمع ویکی مدیا در رژیم اسراییل به "جروزالم پست" گفت: یکی از پروژه‌های جدید ویکی مدیا همکاری با نهادهای فرهنگی از قبیل گالری‌ها، کتابخانه‌ها، مراکز باستان‌شناسی و موزه‌ها است. وظیفه مهم دیگر ویکی مدیا، انتقال آن به کشورهای در حال توسعه است. پیشگام این پروژه، "آسف بارتوف"، عضو پیشین ویکی مدیای اسراییل، خواهد بود. بر اساس گزارش‌های منتشر شده، کنفرانس سال 2011، نسبت به کنفرانس‌های سال گذشته، بزرگتر و از اهمیت بیشتری برخوردار بود. کنفرانس‌های سال های گذشته در کشورهای آرژانتین، مصر، آلمان، لهستان، تایوان و آمریکا برگزار شده بودند.

 

**اشغال ویکی پدیا به دست گروه های صهیونیست

---------------------------------------------------------

بنا بر گزارش بی بی سی عربی، ویکی پدیا به دقت از سوی صهیونیست ها رصد می شود و در میان آنها یکی از منابع پایه چمع آوری اطلاعات به شمار می رود. از این رو اخیرا دو سازمان یهودی تصمیم گرفته اند تا دوره های آموزشی ویژه ای را با هدف حفظ و توسعه اطلاعات موجود در ویکی پدیا آغاز کنند.

بی بی سی می افزاید: یکی از سازمان های طراح این اقدام "یسراییل شلی" است که اهتمام ویژه ای به مسایل یهود و صهیونیسم دارد. این سازمان برای ده ها تن از نویسندگان اسراییلی دوره آموزشی، افزایش داده های ویکی پدیا با حفظ منافع اسراییل، برگزار کرده است.

"ایلت شاکید"، یکی از اعضای سازکان صهیونیستی یسراییل شلی و طراحان دروه آموزشی داده پردازی در ویکی پدیا در مصاحبه با بی بی سی گفته است: اکثر آنچه در ویکی پدیا در مورد اسراییل نوشته می شود، مبتنی بر نظریات راست گرایان در اسراییل نیست.

 

**آماده باش افراد طرفدار صهیونیسم

-----------------------------------------

• نمونه این قضیه، "پژوهانه های هاسبارا" است. این پژوهانه برنامه ای است که از سال 2001 و با همکاری وزارت خارجه رژیم اسراییل، راه اندازی شده است و با هدف آموزش دانشجویان برای دفاع از اسراییل بر روی پردیس های دانشگاهی تمرکز دارد. در سال 2007 این موسسه پژوهانه هایی را به دانشجویان یهودی می پرداخت تا در عوض آنان به فعالیت در ویکی پدیا بپردازند و باعث شوند که اسراییل عادلانه و به درستی معرفی شود.

• مورد دیگر راه اندازی یک گوگل گروپ توسط "کمرا"، که سازمانی طرفدار رژیم اسراییل است، برای هماهنگی و ترغیب کاربران طرفدار این رژیم در ویکی پدیا است.

• گروه دیگری که انعکاس مزالب مربوط به رژیم صهیونیستی را رصد می کند "نیروی یهودی دفاع اینترنی" است. فعالیت این سازمان شبیه کمرا است با این تفاوت که این گروه بر روی اینترنت تمرکز دارد و نه تمامی رسانه ها. یکی از فعالیت های این سازمان معرفی کاربرانی است که اصلاحات آنها در ویکی پدیا خوشایندشان نیست، به همراه فهرست کامل مشارکت های این کاربرای در ویکی پدیا و خطاهایی که این افرا در زمینه اسرائیل مرتکب شده اند.

 

**حمایت های مالی یهودیان از بنیاد ویکی مدیا و ویکی پدیا

------------------------------------------------------------------

تعدادی از موسسه های کمک کننده به ویکی پدیا یا موسسه های صهیونیستی می باشند و یا توسط افرادی یهودی بنیان گذاری شده اند. موسسه "اوپن سوسایتی" یا همان "بنیاد سوروس" بنیادی است که در راستای گسترش دموکراسی، حقوق بشر، جامعه مدنی و حکومت قانون را مهم ترین اهداف خود برمی شمارند.

"بنیاد میچل کی پور" که متعلق به فردی یهودی است و بنیاد خانوادگی آرلین و آرنولد گلداستاین که سابقه کمک به امور مربوط به اسراییل را دارد، از دیگر حامیان مالی ویکی پدیا است. بنیاد اسلوان نیز توسط برخی منابع بنیادی صهیونیستی شناخته شده، اداره می شود.


      
وزارت دفاع آمریکا به دنبال یافتن روش‌هایی برای نفوذ به ذهن افراد و کنترل رفتار آنهاست تا بتواند حمایت آنها را برای اهداف موردنظر خود به دست آورد و با شستشوی مغزی مخالفانش آنها را با اهداف خود همراه کند.
به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق؛ پنتاگون تصمیم دارد شیوه کار ماشین تبلیغاتی خود را تغییر دهد. گزارشی که این هفته در پایگاه اینترنتی"وایرد منتشر شده، افشا می‌کند، محققانی که در "آژانس پروژه‌های پیشرفته دفاعی" (Defense Advanced Research Projects Agency) پنتاگون که مخفف آن "دارپا" است، کار می‌کنند، به تازگی کار خود را بر روی برنامه‌ای به نام "شبکه‌های روایتی" (Narrative Networks) آغاز کرده‌اند.
برای دریافت سند پژوهش جدید دارپا برای شبکه روایتی کلیک کنید.
طبق این طرح، دانشمندان این آژانس که از فناوری‌های پیشرفته بهره می‌برد، به بررسی الگوهای مغزی و سایر عملکردهای بدنی می‌پردازند تا دریابند که اخبار چگونه ذهن مخاطبین را شکل می‌دهد و بدین ترتیب، وزارت دفاع آمریکا می‌تواند هر کسی را که بخواهد تحت تاثیر دستورکار خود قرار دهد.
یکی از محققان نزدیک به این پروژه در دفاعی ناشیانه در این باره به می گوید: "دولت آمریکا هم‌اکنون نیز سعی بر آن دارد که پیامی را که مخاطبین دریافت می‌کنند، کنترل کند؛ پس چرا کاری نکنیم که علم به شیوه سیستماتیک این کار را انجام دهد؟"
قابل ذکر است که آمریکا با بهانه قرار دادن مبارزه با تروریسم به سوى این پروژه اغواگرانه مى شتابد تا مخالفانش را شستشوى مغزى داده و آنها را با اهداف امپریالیستى خود همراه کند.

یک محقق علوم اعصاب (neuroscience) که در این پروژه فعالیت می‌کند، چنین می‌گوید که دانشمندان آژانس بطور ویژه بر روی این مسئله کار می‌کنند که چگونه اخبار ذهن شنوندگان را شکل می‌دهد تا بدین ترتیب دریابند که چه کسانی درمقابل استفاده از تاکتیک‌های تروریستی(!) آسیب‌پذیرتر هستند. در اولین گام، هدف پروژه شبکه‌های روایتی بر این است که "به بررسی عملکرد داستان‌های خبری در فرایند افراط‌گرایی سیاسی برای رسیدن به اهداف سیاسی" بپردازد. این محققان برای رسیدن به این منظور، نقش رسانه‌های اجتماعی بر فرایند فکری مردم را مورد بررسی قرار می‌دهند.
این گزارش می افزاید، محققان در گام بعدی این پروژه به ساخت نرم‌افزارها و سخت‌افزارهایی برای تحلیل شیوه برداشت مردم از داستان‌های خبری روی می‌آورند و در این راستا، حتی به استفاده از سنسورهای غیرقابل ردیابی برای نظارت بر واکنش‌های داخلی و خارجی روی خواهند آورد.
پایگاه خبری "راشا تودی" هفته پیش گزارش داد که وزارت امنیت داخلی آمریکا کار خود را بر روی عملیاتی با عنوان " پروژه فست" (FAST project) آغاز کرده که در آن، محققان معیار‌های روانی جسمانی تنفس، الگوهای چشمی و ریت گفتار اشخاص مورد آزمایش را تحت نظارت قرار می‌دهند، تا بدین ترتیب بتوانند تهدیدهای امنیتی را تنها براساس عملکردهای زیستی بطور دقیق شناسایی کنند.

      
ایران خواستار عذرخواهی آمریکا از وارد کردن اتهامات بی اساس به ایران شد.
به گزارش مشرق، یک منبع دیپلماتیک گفت: ایران در پاسخ به اتهام های اخیر امریکا اعلام کرد امریکا موظف است از دولت ایران و شهروندانی که آنها را متهم کرده رسما عذرخواهی کند.
ایران همچنین خواستار آن شده است که امریکا خسارات مادی و معنوی وارد شده بر این افراد را سریعا جبران کند.
این منبع اضافه کرد: ایران در نامه خود تاکید کرده است سناریوسازی بر مبنای اطلاعات دروغ و انجام رفتارهای خلاف مقررات بین المللی که ثمره آن تحمیل هزینه های گزاف مادی و معنوی به مردم بی گناه کشورهای مختلف جهان و از جمله مردم امریکاست، به رویه ثابت دولتمردان امریکا تبدیل شده است که نمونه بارز آن حمله نظامی به عراق بر مبنای اطلاعات دروغ بود.
بنابراین گزارش در این پاسخ تاکید شده است نتیجه این سناریو سازی این بوده است که امریکا پس از کشتار صدها هزار نفر از مردم بی گناه و تحمیل هزینه چند هزار میلیارد دلاری به مردم امریکا، اکنون از سر استیصال مجبور به خروج از عراق شده است.

      
مجسمه آزادی آمریکا هدیه ای از جانب فرانسه است که آمریکا را میراث دار جنگ فرهنگی میان ایران و غرب در تاریخ گذشته می کند.
به گزارش مشرق؛ وقتی که سارکوزی در روزهای اخیر خطاب به دیوید کامرون گفت "خفه شو"، شاید خیلی ها از این کشورهای پرمدعای نگارنده ادبیات دیپلماتیک جهان، بعید می دانستند، اما شاید خیلی ها ندانند که تاریخ میان فرانسه و انگلیس رازدار فضای شکرآب میان این دو کشور و حس چشم و همچشمی و رقابت و حسادت میان رئیس جمهورهایشان یا بهتر بگویم، میان دو نژاد "گل ها" و "آنگلوساکسون ها" است. لذا جای تعجب نیست.
انگلیسی ها سایه شوم خود را بر پهنه آمریکا گسترانده بودند و سرزمین های پهناور آن را یکی پس از دیگری به نام ملکه ها و خاندان سلطنتی انگلیس می زدند؛ جورجیا، کرولاینا، ویرجینیا و... تا آنکه در سال1776 میلادی مهاجران(غاصبان) آمریکا توانستند از اشغال انگلیسی ها رهایی یابند و استقلال خود را به عنوان ایالات متحده آمریکا اعلام کنند. فرانسوی ها هم به مناسبت یکصدمین سال این شکست سیاسی انگلیس، فرصت را برای عقده گشایی خود و تحقیر انگلیس مغتنم دیده و مجسمه ای را به نام تندیس لیبرالیسم (مجسمه آزادی(Statute Of Liberty))به آمریکا هدیه دادند؛ اما ماهیت حقیقی این تندیس چیست و چه رابطه میان آزادی و مشعلی که این زن به دست گرفته وجود دارد؟
تندیس مزبور مقرر بود که در سال 1876 نصب و افتتاح گردد، اما شرایط دشوار ساخت آن توسط "فردریک آگوسته بارتلدی" مجسمه ‌ساز ماسون فرانسوی و همچنین نقل و انتقال آن به آمریکا، ده سال تحویل این هدیه فرهنگی رازآلود را به تعویق انداخت.
پس از تحویل این تندیس، نکات بحث برانگیزی مطرح شد که این تندیس را با تاریخ ایران نیز گره میزد؛ که مطرح کردن آن در روزهای اخیر که در یکصد و بیست وپنجمین سالروز نصب این تندیس به سر می بریم و مهمتر از آن در روزهای سخت درگیری تاریخی میان ایران و جهان غرب در عرصه جنگ نرم هستیم دغدغه نگارنده بوده است.
بر اساس آنچه که سازندگان فرانسوی به صراحت اعلام کردند، آنها تندیسی از تائیس، معشوقه اسکندر را به دوستان آمریکایی شان هدیه دادند و طوری آن را در منهتن نیویورک نصب کردند که با مشعل هفت شعله خود رو به جانب مشرق زمین دارد. براستی چرا در قرن نوزدهم باید روشنفکران فرانسوی ذهن دوستان آمریکایی شان را به زمان حمله اسکندر به ایران ارجاع دهند؟
داستان از این قرار است که شب شکست سپاه ایران از اسکندر مقدونی، اسکندر جشنی را در تالار پایتخت آئینی ایران، تخت جمشید برپا می کند و تائیس، فاحشه ای که از قضا معشوقه اسکندر است در حال بدمستی همه، با حالتی نیمه برهنه، مشعلی را به دست می گیرد و فریاد میزند "برای رسیدن به آزادی باید از قید همه سنت ها رها شد" و با این جمله، پرچم هایی که نماد فرهنگ های تابع تمدن ایران بودند و در جداره تالار تخت جمشید نصب بودند را به آتش می کشد. و می گوید این تقاص آتش زدن آتن است.
برهنگی تائیس، برهنگی فرهنگی، برهنه کردن تالار از نمادهای سنت ها و فرهنگ ها و تهی کردن ایران از فرهنگ؛ شاید رازهایی است که در صندوقچه تندیس تائیس به آمریکای استقلال یافته ارمغان داده می شود و راه و رسم لیبرالیسم را در جنگ نرم فرهنگی از فرانسه به آمریکا به ارث می دهد.
آزادی یا به بیان دقیق تر، لیبرالیسم در ذهن انسان غربی، زن فاحشه ای است که هیچ سنت و فرهنگی را بر نمی تابد و مشعل هفت شعله ای(استعاره از شمعدانی های یهود و فراماسونها) بر دست دارد و رو به جانب شرق دارد به گونه ای که گویا می خواهد فرهنگ و سنن شرق را به آتش بکشد.
فرانسوی ها انتخاب دقیقی داشتند. چراکه جنگ اسکندر با اولین امپراطوری جهان؛ ایران، پس از نبرد نظامی، رنگ فرهنگی به خود گرفت و توانست نطفه فرهنگ غرب آن روز یعنی یونانی مابی را در زمین ایران بکارد و ایرانیان آن روز را غرب زده کند و از این رو، فرانسه با این تندیس، باب جنگ فرهنگی میان ایران و آمریکا را مفتوح کرد.

      
<      1   2   3   4   5   >>   >