در باب افتتاح مجتمع خلیج فارس و حضور برخی مسئولین به عنوان مهمان و به خصوص مطالبی که در این مراسم عنوان شده (با فرض صحت مطالب گفته شده) نکاتی لازم به یادآوری است.
برخی نکات مهم گفته شده به این شرح است:
الف- مجتمع عظیم خلیج فارس که فاز اول آن گشایش یافت در سایت آمار جهانی و در کتاب گینس به عنوانرتبه 3 مجتمع تجاری جهان و بزرگترین مجتمع از لحاظ تعداد مغازه (2500واحد) ثبت شده است.
ب- داشتن چنین مجتمع خدماتی- تجاری در کلان شهر شیراز یکی از آرزوهائی بود که امروز برآورده شد.
ج- هزار اشتغال در فاز اول و کاهش سه دهم درصدی نرخ بیکاری در استان با راه اندازی مجتمع خلیج فارس
***
در مورد احداث این مجتمع عظیم، پرسش های بی پاسخ سال های ما نیز همین است.
1- آنانی که چنین پروژه هائی را به زعم خود باعث خروج شیراز از عقب ماندگی و پیوستن به دنیای توسعه یافته می دانند باید امروز توضیح دهند که توکیو با 33 میلیون نفر جمعیت، مکزیکوسیتی با 17 میلیون نفر جمعیت، مسکو با 10 میلیون، سئول با 17 میلیون، شانگهای با 10 میلیون، نیویورک 18 میلیونی، پاریس با 9 میلیون جمعیت، لندن و ... و خلاصه هیچ کدام از این شهرهای توسعه یافته یا نیافته، حاضر نبوده و نیست دست به چنین اقدامی بزند؛ اما شیراز ما با جمعیت یک میلیون و سیصدهزار نفری نائل به چنین افتخار عظیمی گشته است!... براستی چرا؟
2- موضوع جالب تر می شود زمانی که آخرین آمار تولید ناخالص برخی شهرها را به عنوان شاخص توان اقتصادی آنان از نظر بگذرانیم. توکیو ثروتمندترین شهر جهان با 1191 میلیارد دلار، پاریس با 460 میلیارد دلار، لندن 452 میلیارد دلار، مکزیکوسیتی 315، هنگ کنگ 244، سئول 218، شانگهای 139، نیویورک با 133 میلیارد دلار و ... این ها قطب های اصلی نظام سرمایه سالاری بین المللی و کعبه آمال آقایان! هستند که ملاحظه می کنید هیچ کدامشان حاضر به چنین انتحاری نبوده و نیستند. چرا در جائی که مقامات اوزاکای ژاپن برای ساخت فرودگاه کانسائی، 11 سال صرف مطالعه و مذاکره با اتحادیه ماهیگیران نمودند، تصمیم گیران شیرازی حتی 11 هفته ...! بگذریم...
3- این ارقام نشان می دهد برخلاف تبلیغات مسمومی که در چند سال اخیر تلاش می کند تا مخالفین این گونه طرح ها را گروه اندکی نشان داده و با عنوان "افراطیون مذهبی" آنان را به حاشیه براند، شهرهای جهان حتی در مرکز دنیای پول و دلار هم چنین مجتمع هائی را برنمی تابند. حال چه کسی در حاشیه است؟! به قول آقایان "حزب اللهی های تندرو" در حاشیه اند یا کسانی که به ساخت چنین مجتمع هایی افتخار می کنند؟!
4- اصلا چرا راه دور؟ در همین تهران خودمان هم به گروه مجتمع خلیج فارس، مجوزی بیش از 500 واحد تجاری داده نشد (مجتمع تهران مال)؛ اما در شیرازی که جمعیتش کمتر از یک پنجم جمعیت تهران است، مجتمع ساخته شده پنج برابر (2500 واحد) است!
5- حال باید به پرسش هائی از این دست پاسخ داد:
الف- آیا مدیران شهرهای جهان که چنین مجتمع هائی را نمی پذیرند نیز می توان متهم به فراری دادن سرمایه نمود؟
ب- آیا آنانی که به عنوان سرمایه گذار در شهرهای ما مطرح می شوند ثروت های ویژه ای دارند که کسی تاکنون در جهان نداشته و بنابراین باید برای حفظ آنان به هر طریق ممکن امتیازاتی داد که جهان تاکنون به خود ندیده است؟!
6- مهمان ویژه افتتاحیه "کارفور" به انتقادی که از حضور ایشان در این مراسم به عمل آمده ظاهرا چنین پاسخ داده اند: "شناختی از کارفور ندارند". برادر ارزشی! اگر می شناسید و رفته اید پس وای به حال شما و اگر نمی شناسید و رفته اید پس وای به حال ما! شما که بخشی از سکان را در دست دارید سری به "فورچون 500" بزنید تا بدانید در دنیا چه خبر است؛ آن گاه "کارفور" را خواهید شناخت...
7- این بار هم ثابت شد هیچ کس زیر این آسمان خدا بیش از حزب اللهی ها عاشق پیشرفت، عمران و آبادانی این مرزوبوم و رفاه مردم نیست؛ لیکن اولا توسعه و تعالی کشور با رفتارهای زننده و کاریکاتورگونه ای که در شهر مقدس شیراز به اسم حمایت از سرمایه به عمل می آید و در هیچ جای جهان طرفداری ندارد عمیقا متفاوت است و ثانیا بر اساس اعتقادات الهی ما، رفاه و توسعه باید برای تمام مردم و مبتنی بر عدالت باشد و نه فقط برای گروهی خاص.
8-- در خصوص فروش محصولات داخلی نیز دیرباوران به زودی خواهند دید که در آینده ای نزدیک "مجتمع خلیج فارس" به بزرگترین بارانداز کالاهای بُنجُل چینی تبدیل خواهد شد؛ درست همان گونه که برادر کوچکش "ستاره فارس" به این سرنوشت دچار گشته است.
9- حضور نمایندگان بخش اشتغال استان در این مراسم و سخنان آنان نیز در نوع خود جالب توجه است؛ آنجا که فرمودند: "فاز اول این پروژه، 3 دهم درصد ضریب بیکاری استان را کاهش می دهد"
جناب آقای اشتغال سومین حرم اهل بیت(ع)! انتظار این بود که می فرمودید مطابق نُرم های جهانی در برابر هر واحد تجاری فروش کالای خارجی، چه ضریبی از اشتغال داخلی از بین میرود. آن گاه ضریب فوق را در 2500 ضرب نموده و سپس در صورتی که شجاعت کافی داشته باشید طی مصاحبه ای رسما اعلام نمائید که پروژه خلیج فارس در برابر اشتغال هزار نفر (در فاز اول) چند کارخانه داخلی را تعطیل یا به ورشکستگی کشانده و چه تعداد از کارآفرینان و صنعت گران کشور که (اتفاقا مخاطبین اصلی دعوت مقام معظم رهبری در حمایت از سرمایه ایرانی هستند و انصافا بی ادعا در حال کسب و کار و افزایش تولید کشورند) را راهی زندان نموده است؟ لطفا در بررسی هایتان سری هم به هند بزنید و بیکاری و اعتراضات سیاسی - اجتماعی ناشی از حضور "کارفور" در آن کشور را نیز ملاحظه بفرمائید. ما مطمئنیم پس از بررسی های لازم، شما عزیزان شهامت گفتن این نتایج را دارید. پس بی صبرانه منتظریم...
10- به هر روی از مقامات مجتمع خلیج فارس (که الحق مراتب تیزبینی و توانائی آنان در شکار فرصت ها را نمی توان نادیده گرفت!) دعوت می شود تا شانس خود را برای ساخت چنین مجتمع های باشکوهی، این بار در یکی از شهرهای جهانِ توسعه یافته بیازمایند. چه اشکالی دارد این افتخار بزرگ این بار نصیب شهری دیگر شود؟ مثلا لندن؟ تقاضا می شود مدیران این پروژه ی به زعم آقایان خیلی خیلی خوب، ضمن مراجعه به شهرداری لندن بخت خود را برای این افتخارآفرینی این بار در سر میز مذاکره با "بوریس جانسون" بیازمایند. جانسون با آن موهای بور و با آن چهره آرام، شدیدا منتظر سرمایه گذاری در شهر خود است. لطفا پس از پایان مذاکره نتیجه را نیز اعلام فرمائید! شاید آنگاه بهتر فهمیده شود چرا سال هاست فریاد می زنیم "سرمایه باید در خدمت شهر باشد و نه شهر در خدمت سرمایه"...
گزاره پایانی: "در هیچ کجای جهان بهتر از شیراز نمی توان شهر را دوشید!"
11- به هر صورت در چنین شرائطی گوهر شهر را به سیم سیاه فروختن تعجب ندارد که از این دست زیاد دیده ایم. آیندگان قضاوت خواهند کرد؛ قضاوتی سخت و نفس گیر. فراموش نکرده ایم روزگاری را که وزیراعظم در پاسخ به شاه قجر که نظر او را برای تصمیم گیری در خصوص تقاضای اروپائی ها خواسته بود نوشت: "آنچه که فرنگی ها می خواهند ماده ای سیاه و بدبوست به نام نفت؛ به درد ما نمی خورد، ولی پول خوبی می دهند؛ بهتر است بدهید تا برود".
تصمیم گیران دیروز و امروز شیراز، به خاطر داشته باشند فردا مورد قضاوت آیندگان خواهند بود...