نفر اول از راست شهید علی عدل بند/نفر دوم شهید حیدر علی طینوشی/نفر سوم شهید عبدالله رودکی /نفر  چهارم شهید مجتبی قطبی/نفر پنجم سردار نصر

چهار نفر از این پنج نفر شهید شدند نفر اول از سمت چپ هم جانباز هستند.

همزیستی مسالمت آمیز درندگان سیاسی

پرده ی اول (تیرماه 84): "نه" مردم به جریانات جواب پس داده ی سیاسی
اگر به حافظه ی تاریخی مان رجوع کرده و موشکافانه انتخابات 84 را تحلیل کنیم، به خوبی در می یابیم که این احمدی نژاد نبود که رأی مردم را به دست آورد...

بنابر افسانه های کهن پارسی، سالها پیش از میلاد حضرت عیسی مسیح، پیرمردی جاودان عُمر بنام «گُشتاسب» معروف به پدرِ دادرس در مملکت آریا زندگی می نمود که از حیث عدالت پیشگی شهره ی آفاق بوده و مداوم به دادرسیِ یتیمان و مساکین اشتغال داشته و همواره در خورجین مرکبِ خویش هدایایی از برای شاد نمودنِ خردسالان به همراه داشت تا در موقع مناسب و یا شب هنگام در غفلت اهالی، این هدایا را به ایشان داده و قلب کوچک این خردسالان و یتیمان را مرهمی باشد. چندی پس از فتح سرزمین آریا به دست اَلِکساندرِ رومی، وی که از برای زدودن فقر و محرومیت های ناشی از جنگ و نزاع به سرتاسر مملکت سفر می نمود، پس از شنیدنِ آوازه ی ستم پیشگی حکّام و والیان و مظلومیت اهالیِ دیار فارس و از برای مسرور نمودن قلوب مستضعفین و ایتام و نونهالان آن دیار راهیِ ملوک الطوایف فارس گردید.
مع الأسف در بدایت ورود به دیار فارس این مرد دادرس به خطا به محله ی ساحران و رَمّالانِ قوم بنی اسراییل که در آن دیار ساکن بودند و سرمایه دارانِ کاخ ساز درآمد. آن اهریمن صفتانِ شیّاد که اکسیر عشق این پیر فرزانه را خطری بس عظیم از برای سلطه ی خویش بر قلب و جهل مساکین و اهالیِ دیار احساس می نمودند و عن قریب طلسم بی غیرتی و ستم پیشگی و ستم پذیری شان بر مردم ولایت را در حال شکستن به دست با کفایتِ این مرد بزرگ می دیدند، از بهر چاره اندیشی تمام قوای اهریمنیِ خویش را تجمیع کرده و در فرصتی مناسب

...امروز راز سر به مُهرِ   گناهکارانِ عرصه ی فرهنگ و هنر و سینما رو به رسوایی نهاده و باید فریاد های دربند رهاشود. باید بدون هفت ها دیوار برلینِ بی تعهدی را شکست و دهلیز قلبمان به سمت آسمان شهامت باز شود و عقاب غیرت به پرواز در آید و همه ی حقایق تحریف شده ی تاریخ استرداد شود.
نمی دانم روزی می رسد که امثال اصغرها به جای حضور در مراسم سراسر لهو و لعب اُسکار و مصافحه با مِی نوشان اجنبی و فیلم سازانی که برای نیمه ی پایینی بدن انسان فیلم می سازند، صدای ناله ی اصغر شش ماهه را بشنوند و فرهادی ها به جای دست دادن با نسوان بازیگر غربی، دست بر تیشه برده، فساد را از سینما بزدایند؟
آیا روزی می رسد که گلشیفته ها خودشیفتگی را کنار گذاشته دوباره لباس بر تن کنند و مثل مادر شوند؟ یا روزی می رسد که پگاه های دربند، از حصار دنیای کوچکان خارج شده و به جای موزون کردن آهنگ غربی ها ساز همدلی کوک کرده، چونان کاوه آهنگر علمدار مبارزه با کفر و بی عدالتی و حقوق بشر غربی شوند؟ آیا می شود به جای سینمایی شدن اسلام روزی سینمای اسلامی ببینیم؟
و شاید انتظار گزافی است از این قرتی ها  که پرچم دار صدور انقلاب و اسلام ناب شوند، که عاشقی شیوه ی رِندان بلاکش است...

در حالی که تا عصر روز گذشته نامزدی کامران باقری لنکرانی از سو ی جبهه پایداری مسجل شده بود این خبر در آخرین ساعات شب گذشته تکذیب شد.

 سایت اصولگرای افکارنیوز نوشت: چنان‌که گفته می شود سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی که تاکنون علی رغم اصرار اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری از پذیرفتن کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری استنکاف می کرده است در آخرین دیدار اعضای این شورا با وی برای نخستین بار پذیرفته که کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شود.

بسم رب الشهدا والصدیقین الطیبین الطاهرین

شنیده ام زمانی که ما گناهی را انجام میدهیم مانند این است که یک تیر به قلب مولایمان امام زمان میخورد.

یزیدیان به بدن مبارک امام حسین تیر و نیزه زدند .پس با این حساب وقتی مرتکب گناهی میشویم مانند یزیدیان و حتی بد تر از انان هستیم.

امام زمان(عج)از گناهان ما اشک میریزند بر طبق روایاتی زیر چشمان مبارکشان از اثار اشک زخم شده.مولا جان جانم فدای چشمان مبارکتان.

هر روز و هر روز جای خالی اقایمان بیشتر احساس میشود.

(تصاویر کشتار مسلمانان میانمار که این کشتار هنوز هم ادامه دارد)

یا رسول الله ببین با فرزندانت چه کرده اند

یارسول الله ببینید با امت تان چه میکنند.

یا رسول الله این ها فرزندان و امت شما هستند.

ای شهدای اسلام

برخیزید ای شیدان خدایی .برخیزید ای شهیدان خدایی

ای شهدا شما به کدامین گناه کشته شده اید ؟

ای کودک شهید تو به کدامین گناه سوزانده شده ای؟

ایا گناهت جز مسلمان بودن است؟

ای شهیدان زمانی که شما را میزدند و تن هایتان را متلاشی میکردند والله قسم قلب ما هم متلاشی شد.

زمانی که شما را سوزاندند جگر های سوخته ی ما بار دگر در اتش سوخت.

ای شهیدان ما شرمنده ی شما ایم.

یا صاحب الزمان ببین جگر های سوخته ی ما را.ببین تن های سوخته ی مسلمانان را . ما نیازمندان به تو ایم

به راستی زمانی که امام ما مارا مینگرد چه میبیند؟قلب های الوده از گناه؟

اگر قلب هایمان از گناه الوده نبود امام ما در غیبت به سر نمیبردند

به راستی چرا ما از این همه مشکلات رنج میبریم ولی یادمان نیست که دوای همه ی درد ها یمان مهدی زهراست؟

بیاییم به مهدی زهرا بگوییم ما تو را میخواهیم . نه با زبان بلکه با عمل.

خیلی جالبه که امام عصر باب الحوائجی است که خود منتظر یک حاجت است.

ای جوان مسلمان تو چقدر به یاد امام زمانت هستی؟.ایا او را میخوانی؟بگو چند جمعه از خوابت گذشتی؟بگو چند جمعه خواندی او را ؟ایا زندگی ات را با چیز های مادی پر کردی؟در زندگی شخصی ات نشانی از یاد او هست؟اتاقت را از یاد چه کسانی پر کردی؟تصاویر انسان های زمینی یا یاد افراد خدایی؟

چند بار خواندی دعای عهد را؟چند بار خواندی زیارت ال یاسین را؟

ما برای نورانیت به این دنیا امده ایم.چقدر نورانیت کسب کردی ای مسلمان؟

برای دوباره متولد شدن این روز ها روز های خوبیست.این روز ها محسن زهرا را شهید کردند.حضرت زهرا را هم شهید کرده اند.چنین روز هایی بود که بستند دست علی را .علی را با دستان بسته بردند تمام مدینه.