رفته بودیم سخنرانی حاج‌آقا خوش‌وقت. بعد سخنرانی دور حاج‌آقا جمع شدیم.
مصطفی پرسید «حاج‌آقا، ظهور نزدیکه؟»
حاج‌آقا گفت «تا شما تو نطنز چه کار کنید.»
مصطفی گفت «یعنی ظهور ربط به این داره که ما اون‌جا چه‌کار می‌کنیم؟»
حاج‌آقا گفت «آره، بالاخره ارتباط داره. شما برید نطنز کار کنید، کوتاه نیاید. یه ثانیه رو هم از دست ندید. با چراغ خدا برید سر کار، با چراغ خدا هم برگردید.»
بهانه زیاد بود برای این‌که کار را ول کنیم و برویم، ولی مصطفی خواب و خوراک نداشت. حاج‌آقا گفته بود رهبر چقدر پی‌گیر بحث هسته‌ای است. ورد زبانش بود «باید کاری کنیم از دغدغه‌های آقا کم بشه.»