منوی اصلی
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
وصیت شهدا
وصیت شهدا
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :14
بازدید دیروز :35
کل بازدید :316641
تعداد کل یاد داشت ها : 620
آخرین بازدید : 04/4/18    ساعت : 8:50 ص
درباره وبلاگ
لینک دوستان
ویرایش
ابر برچسب ها
ویرایش
امکانات دیگر
در بازخوانی آثار به جا مانده از شهید «سید محمد صالح قائم مقامی نجفی حسینی»به نامه ای دست پیدا کردیم که سندی ارزشمند در تاریخ انقلاب اسلامی به شما می رود.
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، پیش از مطالعه سند مزبور که برای نخستین بار توسط مشرق منتشر می شود ، ذکر چند نکته ضروری است:

*الف) «سید محمد صالح قائم مقامی نجفی حسینی» متولد به 5 اردیبهشت سال 1319 شمسی در خانواده ی ایرانی «قائم مقامی» بود. وی مدرک کارشناسی خود را در رشته فیزیک اتمی از دانشگاه بغداد دریافت نمود و پس از آن به دلیل مبارزه علیه رژیم بعثی حاکم بر عراق دستگیر و زندانی شد. وی توانست از زندان بگریزد و به لبنان مهاجرت نماید. محمد صالح در لبنان ، ابتدا معاونت مدرسه صنعتی جبل عامل (متعلق به امام موسی صدر) را بر عهده گرفت اما پس از چند سال به دلیل اختلاف با امام موسی صدر درباره نحوه تعامل با رژیم وقت لبنان و گروه های مبارز فلسطینی ، از مدرسه صنعتی خارج شد و مسیر مبارزات خود را به طور مستقل ادامه داد. وی در میان گروه های مبارز فلسطینی ، خصوصا «الفتح» و رجال سیاسی و نظامی لبنان نفوذ و محبوبیت منحصربفردی داشت و رکنِ ارتباطی میان فلسطینیان و نهضت امام خمینی به شمار می رفت. با توجه به همین ویژگی ، محمدصالح حسینی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، عامل اصلی روابط سیاسی نظام انقلابی با فلسطینیان بود و از این مسیر در ماه های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی ، خدمات فوق العاده ارزشمندی را به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارائه نمود و سرانجام نیز ، هنگامی که برای خرید تسلیحات مورد نیاز سپاه در لبنان به سر می برد ، به تاریخ 14 اسفند 1359 ، توسط سازمان اطلاعات رژیم بعث عراق ترور شد و به شهادت رسید.

*ب) « دکتر مصطفی چمران» به سال 1311 در محله سرپولک تهران متولد شد. وی مدرک کارشناسی خود را در رشته الکترو مکانیک دانشگاه تهران دریافت کرد و با بورس تحصیلی این دانشگاه به آمریکا رفته و در نهایت از دانشگاه برکلی و در رشته فیزیک پلاسما به درجه ی دکترا نائل آمد. پس از آغاز مبارزات اسلامی ملت ایران در سال 1342 ، چمران به مصر رفته و در این کشور دوره های نظامی چریکی را پشت سر گذاشت اما به دلیل مغایرت اعتقاداتش با آن چه در مصر جریان داشت ، باردیگر به آمریکا بازگشت. دکتر چمران در سال 1350 ، با اطلاع از تاسیس مدرسه ای صنعتی در شهر صور واقع در جنوب لبنان ، با معرفی دوستانش که ارتباط نزدیکی با امام موسی صدر داشتند ، جهت به دست گرفتن مدیریت این مدرسه به لبنان مهاجرت نمود و از آن زمان تا سال 1358 در لبنان به سر برد و در این سال ها ، اولین تشکیلات مسلحانه شیعیان لبنان (جنبش «امل») را پایه گذاری نمود. مصطفی چمران ، چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به همراه جمعی از اعضای جنبش امل به تهران آمد و پس از دیدار با امام خمینی ، در ایران ماندگار شد و سرانجام در حالی که وزارت دفاع جمهوری اسلامی را بر عهده داشت ، به تاریخ 31 اردیبهشت ماه 1360 ، در جبهه نبرد با متجاوزان بعثی ، شربت شهادت نوشید.


*ج) علی رغم آن که در ابتدای ورود شهید دکتر مصطفی چمران به لبنان ، روابط ایشان با شهید سید محمد صالح حسینی ، بسیار نزدیک و تنگاتنگ بود اما جدا شدن سید محمد صالح از مدرسه صنعتی و اختلافات میان وی و امام موسی صدر ، موجب تیرگی روابطش با دکتر چمران نیز شد. ورود لبنان به عرصه جنگ های داخلی و انتقاد شدید سید محمد صالح به عملکرد جنبش امل ، در جریان این جنگ ها ، همچنین شیطنت های برخی دوستان جاهل و یا دوست نمایان ، بر میزان اختلافات افزود و اجازه نزدیک شدن دوباره را به این دو مبارز نداد. پس از شهادت این دو که با فاصله حدودا صد روزه از یکدیگر واقع شد ، برخی تلاش کردند با تکیه بر اختلافات میان آن دو عزیز ، بر کرسی قضاوت بنشینند و حساب های سیاسی خود را با برخی رقبای دیرین تسویه کنند که امید است گذر زمان ، بر انصاف و بصیرت آنان نیز افزوده باشد.

و اما بعد:

سندی که متن و تصویر آن را پیش رو دارید ، نامه ای است که حامل آن ، از جانب فردی به نام «صادق» ، به سید محمد صالح حسینی در شهر صور معرفی شده است. آن چه در جریان تحقیقات ما مسلم شد به این قرار است که حامل نامه کسی نبوده است جز دکتر «مصطفی چمران» اما در باب نویسنده نامه در میان کسانی که به آنان مراجعه نمودیم اختلاف بود. تعدادی معتقد بودند که نویسنده نامه « صادق قطب زاده» است که در آن زمان از فعالان جنبش دانشجویی در اروپا بود. یکی از همین اساتید معتقد بود که جمله آغازین نامه ، تکیه کلام ( یا شاید بهتر است بگوییم «تکیه نگار») همیشگی قطب زاده بوده است. اما گروه دیگر معتقد بودند که نویسنده نامه ، «سید محمد صادق طباطبایی» ، از اقوام امام موسی صدر می باشد. یقین آن است که هر دوی این افراد در آن با دکتر چمران ارتباط بسیار نزدیکی داشتند و در تشویق وی برای هجرت به لبنان نقش فراوانی ایفا نمودند. از نقش حجت الاسلام « شیخ محمود فرحات» در این ماجرا اطلاعاتی به دست نیاوردیم. ایشان در زمان نگارش این نامه ، مدیر کل «مجلس اعلی شیعیان لبنان» بود. احتمالا دکتر چمران به سفارش «صادق» ابتدا به ملاقات شیخ محمود فرحات رفته است و از طریق ایشان به محمد صالح حسینی وصل گردیده. والله اعلم.

علی ای حال ؛

سند زیر در حقیقت معرفی نامه دکتر چمران به سید محمد صالح حسینی است. سید محمد صالح در آن زمان معاونت مدرسه صنعتی جبل عامل را بر عهده داشت و از نزدیکان امام صدر محسوب می شد. نویسنده نامه ، از بیم دستیابی عوامل ساواک یا رژیم مارونی لبنان به نامه ، از ذکر نام حامل نامه و اهداف او و خواسته هایش خودداری کرده است. سید محمد صالح پس از آشنایی با دکتر چمران ، وی را به نزد امام موسی صدر برد و به این ترتیب پیوند تاریخی میان دکتر چمران و امام موسی صدر آغاز گردید.

این هم تصویری از پاکتی که نامه ی مزبور در آن قرار داشته . روی پاکت نوشته شده است:



این هم متن نامه فوق الذکر:

یا هو
پاریس
10 دی ماه 50
31 دسامبر 71
برادر عزیزم ، پس از سلام. امیدوارم حال شما خوب و روزگار بر وفق مراد باشه. مدت هاست از شما هیچ خبری ندارم و از این جهت قدری از شما گله دارم. چه خوب است که گاه محبت فرموده و مرا از حال خود با خبر کنید.
علت تصدیع در حال حاضر معرفی یکی از بهترین و ارزنده ترین برادرانم به شماست. ایشان چیز هایی احتیاج دارند که خودشان با شما گفت و گو خواهند کرد. خواهش دارم در انجام خواسته های ایشان در هیچ اقدامی مضایقه نفرمایید که محبت و دوستی در حق ایشان ، همانند محبت و دوستی در حق حقیر است. توضیحات مختلف مورد روابط با شما را خود ایشان خواهند داد و نیازی نیست که در این جا گفته شود و خلاصه انجام هر چه سریع تر خواسته های ایشان بسیار اهمیت دارد.
دیگر آن که خواهش دارم از وضع خودتان، وضع مؤسسه، مرکز شیعه جناب آقای صدر، سایر دوستان برایم بنویسید که به کلی بی اطلاع هستم.
ان شاءالله سلامتی کار ازدواج شما تمام شده است، اگرچه حقیر را خبر نکردید ولی به هر حال تبریک می گویم. امیدوارم به زودی به آن طرف ها بیایم و دیدار تازه گردد.
خدا یار و نگهدارت
برادر شما صادق
بعدالتحریر:
اگر در خواندن خط حقیر اشکالی داشتید، به کمک حامل این نامه آن را بخوانید.

و در نهایت تصویری از اصل نامه معرفی دکتر چمران به سید محمدصالح حسینی که برای اولین بار توسط مشرق منتشر می شود:


      
امام موسی صدر زنده است و مسافر ایران می باشد
" البته باید مساله قذافی حل شود. باید از مقام خودش خلع شود، اگر چنین شد راه درست کردن این امر یعنی آزادی ایشان آسان می شود. در این صورت دیگر قذافی حاکم نخواهد بود و ما می توانیم به خواسته های خود برسیم. یعنی ولی مسلمین با نفوذ در آن مملکت ایشان را به وطن بر می گردانند
انتشار خبر بستری شدن حضرت آیت الله العظمی شیخ محمد شاه آبادی از مراجع و عرفای بزرگ جهان تشیع در بخش سی سی یو بیمارستان حضرت ولی عصر (عج) قم از طریق یکی از رسانه های ارزشی کشور، موجب گردید تا عصر دیروز مدیر مسئول بی باک به اتفاق سرکار خانم ورونیکا، بانوی تازه مسلمان آلمانی و مبلغ مکتب تشیع در این کشور اروپایی، به عیادت این عالم بزرگ بروند.

به گزارش جهان به نقل از بی باک ، در این دیدار که دو تن از شاگردان معظم له نیز حضور داشتند، حضرت آیت الله شاه آبادی با وجود کسالت و ضعف جسمی با روی گشاده و بسیار متواضعانه از میهمانان خود استقبال کرد و در پاسخ سئوالات آنان نکات مهمی را پیرامون تهذیب نفس، شرط زیارت حضرت ولی عصر (عج) و وضعیت امام موسی صدر متذکر شدند.

ابتدا سرکار خانم ورونیکا از ایشان پیرامون راه کسب توفیق زیارت امام زمان (عج) سئوال کرد که حضرت آیت الله شاه آبادی نکات مهم و قابل توجه ای را به وی متذکر شدند.

از آنجا که وضعیت جسمی این عالم بزرگ به گونه ای نبود که بتوانند در این زمینه مفصل صحبت کنند، یکی از شاگردان معظم له از محضر استاد اجازه گرفت و مبحث علمی و اخلاقی ایشان را مفصلا به جمع توضیح داد و حضرت آیت الله شاه آبادی نیز مکررا با تکان دادن سر مبارکشان توضیحات شاگر خود را تائید می کردند.

برخی نقل قولها از این عارف بزرگ پیرامون زنده بودن امام موسی صدر ؛ مدیر مسئول " بی باک" را بر آن داشت تا این فرصت را غنیمت شمارد و از محضر معظم له پیرامون وضعیت امام موسی صدر سئوال کند که حضرت آیت الله شاه آبادی در پاسخ به این سئوال با لبخند و شعف خاصی فرمودند: " بله ایشان زنده اند و بزودی درب زندان باز خواهد شد و ایشان آزاد می گردند "

گفتنی است، این عارف وارسته چندی پیش و در حاشیه درس اصول اعتقادات خود در پاسخ به سوالی پیرامون وضعیت امام موسی صدر، نکات جالبی را اشاره فرموده بودند.

سؤال مطرح شده این بود: " از شما نقل شده است که فرمودید آیت الله صدر زنده است. آیا این نظر متعلق به شماست و دیدگاه شما در این باره چیست؟ " که معظم له اینگونه پاسخ فرمودند:

" البته باید مساله قذافی حل شود. باید از مقام خودش خلع شود، اگر چنین شد راه درست کردن این امر یعنی آزادی ایشان آسان می شود. در این صورت دیگر قذافی حاکم نخواهد بود و ما می توانیم به خواسته های خود برسیم. یعنی ولی مسلمین با نفوذ در آن مملکت ایشان را به وطن بر می گردانند. تا قذافی آنجاست نمی توان کاری کرد. وقتی حکومت آنجا دست مردم مسلمان افتاد، آن وقت است که ولی مسلمین می تواند اقدام برای برگرداندن ایشان داشته باشد. قذافی مهره اسرائیل است و اسرائیل نمی خواهد که ایشان آزاد شود؛به خاطر نفوذی که ایشان در جهان اسلام دارد بر علیه اسرائیل. ولی وقتی مردم پیروز شوند دیگر اسرائیل و دشمنان اسلام راهی برای اعمال نظرشان در آنجا نخواهند داشت و نمی توانند دیگر کاری بکنند. مثل پس از انقلاب ایران که دیگر اراده آن ها نافذ در اداره و تصمیمات کشور ما نیست. نظر ما اینست که ایشان زنده اند و رو به ایران و مسافر ایرانند و دشمنان نمی توانند کاری کنند و بالاخره با پیروزی مردم لیبی، در زندان ها باز خواهد شد و همه زندانیان سیاسی خصوصا ایشان به وطن باز خواهند گشت. از خدا باید خواست که ایشان را صحیح و سالم به ما باز گرداند، انشالله."




گفتنی است؛ این عارف بزرگ همچنین در اظهار نظری پیرامون اوضاع ایران و جهان فرموده اند:

" و بدانید که ایران مورد توجه و نظر ولی الله الاعظم امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف می باشد و می رسد روزی که تمام غرب و شرق به واسطه رشد و تکاملی که ایران پیدا می کند محتاج مردم ایران می گردند.

واقعیت این است که در مقابل توطئه های خارجی و داخلی ایران شکست نخواهد خورد و دلیل آن طبق روایات و ادله این است که در ایران نفوسی عالی زندگی می کنند که وجودشان سرشار از معرفت و محبت و اطاعت از خداوند و ولایت پیامبر و خاندان او صلوات الله علیهم می باشد و محبت و ولایت این خاندان همان چیزی است که سبب مصونیت در مقابل توطئه ها می گردد. هر چند در داخل و خارج هستند کسانی که به خاطر عدم محبت و اطاعت از ایشان مورد غضب پیامبر و خاندان ایشان علیهم السلام می باشند ولی وجود حتی یک نفر که واقعا عارف و محب و مطیع باشد می تواند مانع شکست کشور گردد.

در روایات داریم که زکریا ابن آدم به خدمت امام رضا علیه السلام از بدی بعضی مردم قم شکایت کرد و درخواست کناره گیری از مردم را داشت. ولی امام به ایشان فرمودند در قم بمان که ما اهل قم را به واسطه تو می پذیریم. یعنی تو سبب امان شهر و مردم آن و همچنین سبب پذیرفتن آن ها هستی.




خداوند در قرآن می فرمایند «وَمَا کَانَ اللَّـهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللَّـهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ».
دو چیز سبب امان مردم و مسؤولین است هر چند گنهکار باشند. یکی بودن ولایتِ حقه مهدویه و توجهِ امام زمان علیه السلام به ایران و دیگری استغفار کردن انسان ها. و بدانید که ایران مورد توجه و نظر ولی الله الاعظم امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف می باشد و می رسد روزی که تمام غرب و شرق به واسطه رشد و تکاملی که ایران پیدا می کند محتاج مردم ایران می گردند.

حضرت رسول صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: «اگر علم در ثریا باشد گروهی از مردم فارس به آن دست پیدا می کنند». این تحولات علمی در ایران منشأ توجه همه کشورها به ما گردیده و نهضت اسلامی پیروز خواهد شد انشالله. "

      
پیمان عارف از دانشجویان بازداشتی فتنه 88 بود که روز یکشنبه 17 مهرماه آزاد شد.

به گزارش مشرق به نقل از بولتن، پس از آزادی این دانشجوی بازداشتی که از اعضای سازمان دانش آموختگان جبهه ملی ایران بود رسانه های غربی موضوع شلاق خوردن وی را در روزهای آخر زندان به جرم توهین به رئیس جمهور مطرح کردند و حتی اینقدر در رسانه های بین المللی به این دروغ دامن زدند تا خود احمدی نژاد هم مجبور شد در همایشی بگوید که راضی نیست کسی به خاطر او شلاق بخورد .

بنا بر این گزارش در هفته های گذشته، تصاویر بسیاری از اثار ضربات شلاق بر پیمان عارف اسکویی درسایت های اینترنتی، شبکه اجتماعی فیس بوک و برخی رسانه های غربی منتشر شد که متن اخبار و کامنت ها و توضیحات آن با موضوعاتی خلاف واقع همراه بوده است.

در توضیح این تصاویر آمده بود که به دنبال طرح سوال و انتقاد پیمان عارف از محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری و طرح شکایت رئیس جمهور و نهاد ریاست جمهوری از پیمان عارف، وی به ضربات شلاق وپرداخت جریمه نقدی محکوم شده است.

از سوی دیگر پیمان عارف در هر مصاحبه ای با توهین و افترا به نظام اسلامی از شلاق خوردن به جرم توهین از رئیس جمهور انتقاد کرد در حالی که اساسا به دلیل جرم دیگری دستگیر شده بود و حتی در جواب حرف های محمود احمدی نژاد نیز گفت : فقط می توانم بخندم . او حرف دیگری نگفته است .

این در حالی است که طبق اخبار واصله حکم دادگاه کیفری و تجدید نظر پیمان عارف اسکویی با وکالت آقای سید محمد فقیهی، به صراحت نشان می دهد که وی به اتهام نگهداری 11.85 گرم یعنی 11 و 85 صدم گرم حشیش به پرداخت 3 میلیون ریال جزای نقدی و تحمل 50 ضربه شلاق محکوم شده است.

همچنین در بند دیگری از حکم آمده است که وی به اتهام موضوع ماده 9 قانون ممنوعیت به کارگیری تجهیزات دریافت ماهواره ای به پرداخت 3 میلیون ریال جزای نقدی محکوم شده است.

      
معترضین ضدسرمایه‌داری در شهر واشنگتن دی.سی دفتر یک سناتور جمهوری‌خواه را به تسخیر خود درآوردند.
به گزارش مشرق، فارس به نقل از راوستوری نوشت: معترضین ضدسرمایه‌داری در شهر واشنگتن دی.سی دفتر یک سناتور جمهوری‌خواه را به تسخیر خود درآوردند.

بنابراین گزارش، حدود 20 نفر از فقرای آمریکایی که مدت‌هاست با بیکاری دست و پنجه نرم می‌کنند روز پنج‌شنبه هفته گذشته با حمله به دفتر سناتور "میچ مک‌کونل" دفتر وی را برای مدتی در اختیار خود گرفتند. هدف از این اقدام رساندن صدای فقرا به این سناتور جمهوری‌خواه آمریکایی بود.

به نوشته راوستوری، گروهی از دست‌یاران مک‌کونل ابراز آمادگی کردند تا با معترضین دیدار کنند اما آنان تاکید کردند که تنها خواستار دیدار چهره به چهره با سناتور مزبور هستند.

یکی از معترضین به نام آدامز اظهار داشت: "ما اینجا می‌مانیم تا با مک‌کونل دیدار کنیم. مردمی که اینجا هستند سختی‌های فراوانی را تحمل کرده‌اند چرا که نتوانسته‌اند شغلی بیابند و ما فکر می‌کنیم که سناتور باید در خصوص مشکلات ما مطالبی را بشنود."

یکی دیگر از معترضین به نام "آندره هنسون" اظهار داشت که یک‌سال است که نتوانسته شغلی بیابد و به این خاطر آن‌قدر می‌ماند تا با سناتور مک‌کونل دیدار کند.

در جریان این اقدام اعتراض‌آمیز گروهی از حامیان اشغال‌کنندگان دفتر سناتور آمریکایی نیز برای معترضین غذای رایگان تهیه کرده و در اختیار آنان نهادند.

مک‌کونل سرانجام نیز حاضر به دیدار با معترضین نشد و معترضین نیز ساعت 6 بعدازظهر و همزمان با ساعت همیشگی تعطیلی دفتر از محل خارج شدند.

      
شبکه زمزمه در یکی از سریال های خود خانواده ای را به نمایش گذاشت که بعد از 15 سال زندگی مشترک، زن به شوهرش خیانت می کند.
به گزارش مشرق به نقل از جام، شبکه زمزمه تاریخ روز چهارشنبه 26 اکتبر(5 آبان) که در راستای اهداف خود به ترویج رابطه های نا مشروع می پردازد، با نمایش سریال های ناهنجار، به عادی سازی خیانت پرداخته و پاکی خانواده ها را تحت الشعاع قرار می دهد.
یکی از سریال های زمزمه داستان زن و شوهری است که 15 سال است باهم زندگی مشترک دارند و حاصل این زندگی دو پسر 13 و 8 ساله می باشد.
بر اثر کارهای روزمره، مرد به همسرش مقداری کم توجه شده است و روزی پسر کوچکتر در مورد خانواده انشایی می نویسد و در آن انشاء در مورد مادرش می گوید که مادرم کسی است که همیشه غمگین است و با هیچ کس حرف نمی زند. مادر من هیچ ارزشی ندارد چون کار نمی کند و فقط پول های پدر را خرج می کند!
این حرف های بچه گانه به مادر سخت گران می آید، لذا تصمیم می گیرد تحولی در زندگیش ایجاد کند.
خانم به آرایشگاه رفته و مدل موهایش را عوض می کند و در ضمن با مردی در شهر دیگر ارتباط تلفنی برقرار می کند.
این زن با اطلاع خواهر خودش و با ماشین وی به طرف شهری که این مرد غریبه در آنجاست حرکت می کند، موقع گرفتن ماشین، خواهرش به او متذکر می گردد که "تو چطور می توانی به یک ناشناس اعتماد کنی؟، تو هیچ چیز از آن مرد نمی دانی و او را ندیده ای ممکن است او یک آدم روانی باشد و یا یک مجرم باشد و یا ممکن است شوهرت داستانی را که از خودت درست کرده ای را باور نکند! و ..." ولی این زن به حرف های خواهرخود هیچ توجهی نکرده و به دیدن او می رود.
در عین ناباوری در همان دیدار اول و در کمال آرامش و راحتی، به شوهرش خیانت می کند و با سرزندگی و افتخار به سراغ فرزندان و شوهرش بر می گردد!
نکته جالب توجه اینجاست که سایت زمزمه درباره هدف راه اندازی این شبکه نوشته است: «این شبکه برای سرگرمی است». حال باید دید ترویج اباحه گری، بی بند و باری، خیانت به همسر و فرزندان، روابط نا مشروع و ... سرگرمی است یا پوششی برای پیشبرد اهداف پنهان لابی های صهیونیستی و در نتیجه نابودی بنیان خانواده.

      
ژنرال بازنشسته جک کین که از طراحان اصلی برنامه دولت جرج بوش برای تشدید عملیات عراق در سال 2007 بوده از آمریکا خواست که شروع به کشتن یا دستگیری اعضای سپاه پاسداران و نیروی قدس ایران، از جمله سردار قاسم سلیمانی فرمانده این نیرو کند.

به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، کمیسیون امنیت داخلی کنگره آمریکا در نشست اخیر خود به بررسی رویکرد آمریکا در قبال ایران پرداخت. شخصیت‌های شرکت‌کننده در این کمیسیون راه‌کارهایی چون افزایش تحریم‌ها، انجام حملات سایبری، و نیز طرح مقابله نظامی با ایران را مورد بررسی قرار داده و خواستار تشدید اقدام‌های آمریکا علیه ایران شدند.

ژنرال بازنشسته جک کین در این جلسه گفت: «نباید معطل کنیم؛ اگر جامعه بین‌المللی نمی‌خواهد اقدامی در مورد ایران انجام دهد، ما به تنهایی این کار را می‌کنیم.»

کین که از طراحان اصلی برنامه دولت جرج بوش برای تشدید عملیات عراق در سال 2007 بوده از آمریکا خواست که شروع به کشتن یا دستگیری اعضای سپاه پاسداران و نیروی قدس ایران، از جمله سردار قاسم سلیمانی فرمانده این نیرو کند.

کین در سخنرانی خود این سوال را مطرح کرد که «چرا آنها را نکشیم؟»

کین همچنین خواستار اجرای حملات سایبری علیه ایران شد. وی گفت: «ما در آمریکا توانایی چشمگیری برای اجرای حملات سایبری داریم که هیچ کس دیگری در جهان ندارد و فقط برخی کشورها تا حدودی در این زمینه به ما نزدیک شده‌اند. ما می‌توانیم علیه ایران حملات سایبری محدودی را اجرا کنیم. برای این کار به تائید رئیس‌جمهور نیاز داریم؛ پس چرا او این کار را تائید نمی‌کند؟»

با این حال، شرکت‌کنندگان در این جلسه اعلام کردند که توصیه‌های آنها به جنگ با ایران دامن نخواهد زد. کین گفت: «من حمله نظامی به ایران را پیشنهاد نمی‌کنم. من نوعی اقدام پنهانی را پیشنهاد می‌کنم که بتوان تا حدودی منکر انجام آن توسط آمریکا شد.»

کین مدعی شد که نقشه‌های حمله نظامی به ایران هم‌اکنون آماده است و به گفته وی، طبق استانداردهای لازم، طراحی شده است و افزود: «ما برای جنگی تمام عیار با ایران نقشه کشیده‌ایم. ما با اقدام بسیار محدودی با تخلف در تنگه هرمز و با اقدام بسیار محدودی علیه ظرفیت‌های هسته‌ای ایران، با آنها برخورد خواهیم کرد.»


      
شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی آمریکا علاوه بر تصویب مأموریت و طرح راهبردی جدید، هدف خود را جذب مخاطبان تازه تعیین کرد.

به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، شورای دولتی پخش برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی آمریکا (BBG ) در نشست سیزدهم اکتبر خود، طرح راهبردی 5 ساله جدیدی که به منظور اصلاح و افزایش پخش برنامه‌های بین‌المللی ایالات متحده تنظیم شده را تصویب کرد.

این طرح راهبردی که برای سال‌های 2012 تا 2016 در نظر گرفته شده، «اثربخشی از طریق نوآوری و تلفیق» نام گرفته است. هدف این طرح، تبدیل این شبکه به آژانس اصلی و مهم اخبار بین‌المللی جهان تا سال 2016، تمرکز بر مأموریت‌ها و همچنین اثربخشی و جذب 50 میلیون مخاطب در سراسر جهان است. این طرح خواستار تاسیس شبکه جهانی خبر نیز شده است. طرح فوق همچنین خواهان گسترش و توسعه فناوری‌‌های جدید پخش برنامه‌ها است که بتواند با ممانعت دولت‌ها مقابله کند.

این طرح همچنین موارد زیر را پیشنهاد می‌کند:

- افزایش کارآمدی بخش مدیریت

- ارزیابی امکان ادغام بخش‌های پشتیبانی سه شبکه دریافت‌کننده کمک‌های مالی ایالات متحده (رادیو اروپای آزاد / رادیو آزادی، رادیو آسیای آزاد و شبکه‌های پخش برنامه در خاورمیانه) در یک سازمان (ضمن در اختیار داشتن انواع انفرادی)

- ارزیابی امکان تمرکززدایی در بخش‌های آژانس فدرال

- پایان بخشیدن به برنامه‌های مشابه زبانی در شبکه‌های پخش
-نوسازی ساز و کارهای پخش در واکنش به سلایق مخاطبین، و

- لغو ممنوعیت پخش داخلی برنامه‌های شورای حکام پخش برنامه‌ها که در قانون اسمیت ــ مونت مصوب سال 1947 آمده است.

این طرح نه تنها خواستار تمرکز آژانس بر تولید مطالب طراز اول است، بلکه خواهان گنجاندن مطالبی است که مخاطبین ارسال کرده‌اند. این طرح از آژانس می‌خواهد تا فضایی ایجاد کند که در آن مجریان و مخاطبین بتوانند با یکدیگر در تعامل باشند.

شورای حکام در واکنش به تمرکز دوگانه، این مأموریت‌های را تصویب کرد: اطلاع‌رسانی، مشارکت و دخیل‌سازی، و ایجاد ارتباط با مردم در سراسر جهان در حمایت از آزادی و دموکراسی.

والتر آیزاک‌سون، رئیس این شورا اظهار داشت: «این طرح، واکنشی به دنیای همیشه در حال تغییری است که ما در آن زندگی می‌کنیم.» وی در ادامه افزود: «ما باید برای حفظ و افزایش مخاطبان و اثرگذاری هوشیار بوده و از فرصت‌های تلفیق دیجیتالی و مشارکت با مخاطبین بهره جوییم.»

انتظار می‌رود این طرح در 19 اکتبر چندی پس از بازبینی راهبردی یک‌ساله پخش برنامه‌های بین‌المللی آمریکا منتشر شود. این بازبینی بر مأموریت‌ها و نقش سرویس‌های زبانی خاص، تغییر وضعیت استفاده از رسانه‌ها، چالش‌های پخش در کنار موضوعات مرتبط با امنیت ملی آمریکا و دیپلماسی عمومی متمرکز بود.
برای دریافت سند اینجا کلیک کنید.

      
کمپین مبارزه با تحریم‌ها و دخالت نظامی در ایران که یک کمپین بین المللی است، با توجه به بهانه جویی جدید آمریکا درباره طرح دروغین ترور سفیر عربستان، شروع به جمع آوری امضا نموده است.
به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق؛ کمپین مبارزه با تحریم‌ها و دخالت نظامی در ایران(CASMII) که در آمریکا و انگلیس مستقر است، با شعار"جنگ علیه ایران هرگز، جنگ دیگر هرگز!!!"(NO WAR AGAINST IRAN, NO MORE WARS) شروع به جمع آوری امضا نموده و با اشاره به بهانه جویی آمریکا در خصوص طرح دروغین ترور سفیر عربستان، می نویسد:
افرادی‌که مایلند دادخواست بین‌المللی برای پایان دادن به جنگ دروغین علیه ایران آن هم با توسل به اتهامات ساختگی را به امضاء برسانند! به پایگاه اینترنتی زیر مراجعه نمایند:


تشدید بحران اقتصادی، به راه انداختن سه جنگ خانمان‌سوز که میلیونها انسان را به کام مرگ فرستاده و تریلیونها دلار از محل بودجه برنامه‌های اساسی کشور را به خاطر نفت، نفت و باز هم نفت هزینه کرده است و انگیزه آمریکا برای نیل به بازار، سود و امپراتوری– اینها از جمله دلایلی هستند که واشنگتن به دروغ دولت جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از نقشه تروریستی در خاک ایالات متحده آمریکا متهم ساخته است.
موضع واشنگتن علیه ایران برای طرح ادعای ترور فاقد شواهد متقن و مستدل است و در تست هوش دولت آمریکا برای طرح ادعاهای باورنکردنی و دور از ذهن با شکست مواجه می‌شود زیرا کاخ سفید دولت جمهوری اسلامی ایران را به دخالت در طرح عجیب ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن متهم نموده است.
هر فردی که نظرات مستقل داشته باشد تا به حال سوالاتی در خصوص حقیقت ماجرا به ذهنش خطور کرده. بنابراین، چرا دولت آمریکا از فرط استیصال به دستاویزی باورنکردنی برای اعمال تحریم‌های بیشتر و جنگ احتمالی علیه ایران توسل می‌جوید؟
این اتهام ناشی از اقدامات گروههای شبه‌نظامی است که مشقت و بدبختی این گروهها و حرص و طمع شرکتهای بزرگ آن را برانگیخته است که به معنای واقعی کلمه سیاست برتری بر جهان را دنبال می‌کنند. جنبش اشغال وال استریت توجه مردم را در اقصی نقاط جهان به خود جلب نموده است. در داخل خاک آمریکا، بالغ بر 110 مورد عملیات اشغالی و 1454 مورد اقدام حمایتی گزارش شده و این در حالی است که قیام‌ مردمی در سراسر خاورمیانه، اروپا و آمریکای لاتین همچنان ادامه دارد.
اتهام نسنجیده و ساختگی علیه ایران برپایه همان الگوی بسیار آشنا مطرح شده است که برای به راه انداختن جنگ علیه عراق، افغانستان و لیبی از سوی دولتمردان کاخ سفید مورد استفاده قرار گرفت: اتهامات بی‌پایه و اساس و بدون شاهد و مدرک، افشای اطلاعات در سطوح بالا، نقل‌قولهای از پیش نوشته درباره تهدیدات موجود علیه امنیت ملی از سوی مقامات بلندپایه، درخواست اعمال تحریم‌های شدیدتر و اقدام متقابل نظامی.کلیه این موارد با عملیات رسانه‌ای عنان‌گسیخته، سازمان‌یافته(شرکتهای رسانه‌ای بزرگ که با ارتش ارتباط دارند) تکرار می‌شوند. نکته حائز اهمیت آماده‌سازی ذهن میلیونها نفری است که روز به روز بر خشم منطقی آنها از بانکهای وال استریت و دولت آمریکا افزوده می‌گردد، دولتی که دشمنان این مرز و بوم را در جای دیگری خارج از مرزهای ایالات متحده جستجو می‌کند.

      
به تازگی تریلر یک بازی جدید در فضای اینترنت منتشر شده، که درتبلیغات خود مخاطب را به برده داری و استثمار آن و تربیت برده با شلاق و چاقو و ... تشویق می کند.
به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق؛ به تازگی فیلم عجیبی در Youtube پخش شده است که به معرفی بازی ای با عنوان بازی برده داری (Slavery : The Game) می پردازد.
از عنوان و تریلر بازی مشخص است که بازی در مورد قرن هفدهم میلادی، دوران سلطه ی اروپا بر جهان و اوج استعمارگری و برده داری آنان است. در این تریلر 48 ثانیه ای جملات عجیبی چون " برده ای بخرید و آنان را تربیت کنید و استثمارشان کنید" به چشم می خورد و وسایلی چون شلاق، چماق و اسلحه برای تنبیه برده ها به نمایش در می آید!
به هر حال، بر اساس آمارها، پس از قاچاق اسلحه و مواد مخدر، قاچاق انسان سومین تجارت پرسود جهان محسوب می شود که البته مقصد آنها به سوی کشورهای مدعی حقوق بشر آمریکا و اروپا جهت بردگی جنسی و یا بیگاری است. لذا شاید لازم باشد که برده داران مدرن غربی با چنین بازی هایی آداب برده داری را بیشتر بیاموزند!
حالا کورت والدهایم(دبیر کل سابق سازمان ملل در دهه هفتاد میلادی) که قرن بیستم را پایان دوره برده داری اعلام کرد؛ بیاید و ببیند که فرزندانش چگونه برده داری نوینی اختراع کرده اند که نه تنها سیاهان که کودکان و زنان سفید پوست را به بردگی جنسی و جسمی کشیده اند.
در انتهای تریلر نیز لوگوهای PS3 و X360 و PC را مشاهده می کنیم.بعید به نظر می رسید که مایکروسافت و سونی اجازه بدهند که این عنوان بر روی پلتفرم هایشان عرضه شود و بسیاری این توجیه را دارند که این تریلر فقط یک ترول اینترنتی است. در ابتدای تریلر، لوگوی رده سنی AO ( فقط بزرگسالان ) به نمایش در می آید اما منابع اعلام کرده اند که در چندین ماه گذشته بازی ای با این رده ی سنی در ESRB به ثبت نرسیده است.
منابع معتبر طبق تحقیقاتی که در مورد این تریلر به عمل آورده اند اظهار داشته اند که احتمال دارد که چنین بازی ای وجود نداشته باشد،امّا ایجاد شدن سایت بازی و قرار دادن این دمو احتمال عرضه‌ی بازی را بسیار زیاد می‌کند. چیزی که مشخص است این است که این تریلر در آینده با توجه به مضامین مطرح شده در آن بسیار بحث برانگیز خواهد بود.

برده داری در اروپا و آمریکای امروز
در گزارش سازمان ملل که سال گذشته منتشر شد، به دو دلیل اصلی برای قاچاق انسان( که نام دیگر برده داری و برده فروشی است) به این قاره چنین اشاره شده است: تن‌فروشی و کار اجباری. به عبارتی دیگر برده‌داری، که درست مانند سده‌های پیشین با آوردن شهروندانی عمدتا از کشورهای فقیر یا در حال توسعه و خرید و فروش آنها در اروپا و آمریکا همراه است. فرایندی که به گفته سازمان ملل سالیانه 2.5 میلیارد یورو سود، نصیب «تاجران انسان» می‌کند و هر سال هم در حال افزایش است.
سالیانه 50 درصد به قربانیان قاچاق انسان در اروپا افزوده می‌شود و با در نظر گرفتن سود سرشار و افزایش هر ساله‌اش، به پر منفعت‌ترین عمل تبه‌کارانه در اروپا تبدیل شده است.
در اروپا بیش از 140 هزار نفر از کودکان و زنان برای تن‌فروشی و مردان برای کار اجباری، گاه، در اردوگاه‌های مخفی کار استفاده می‌شوند. که البته آمارهای غیر رسمی که واقعی تر به نظر می رسند، این تعداد را 4میلیون نفر نیز ذکر کرده اند.
عمده این افراد در مکان‌های بسته -مثلا در سالن‌های ماساژ- به کار گمارده می‌شوند و کم‌تر در خیابان‌های اثری از آنها دیده می‌شود.

      
چند مقام سابق رژیم قذافی که از او جدا شدند چند هفته پیش از طریق یک دولت غربی به مقامات لبنان و خانواده امام صدر اطلاع دادند که ایشان زنده است و شخصی در شهر سرت که نشانی و مشخصات او را نیز داده‌اند از محل نگهداری امام صدر خبر دارد.
به گزارش گروه بین الملل مشرق،"محسن کمالیان" از کارشناسان و افراد پیگیر موضوع ربایش امام موسی صدر توسط رژیم دیکتاتور معدوم لیبی است.
وی در این گفت وگو با اشاره به آخرین تحلیل ها و خبرهای دریافتی، بازگشت قطعی امام موسی صدر را قریب الوقوع اعلام می کند:
امروز قذافی و رژیم او دیگر وجود ندارند. انتظار دارید در پرونده امام صدر چه تحول مهمی رخ دهد؟
من خیلی خوش‌بین هستم که مسأله امام صدر ان‌شاءالله به زودی زود ختم به خیر شود. یعنی محل نگهداری آن بزرگوار کشف و امام صدر با همراهانشان آزاد شوند.

با مرگ قذافی آیا این نگرانی وجود ندارد که حقایق مربوط یه پرونده امام صدر برای همیشه از دست رفته باشد؟
به نظر من، نه. قذافی همه حقیقت را می‌دانست. اما او قطعاً تنها کسی نبود که همه حقیقت را می‌دانست. قذافی همدستانی داشت؛ هم در داخل لیبی و هم در خارج از آن. این افراد اکنون غالباً در قید حیات هستند و دیگر وقت آن است که نگاه‌ها متوجه آنها شود.

در داخل لیبی چه کسانی ممکن است از جزئیات پرونده امام صدر با اطلاع باشند؟
عبدالسلام جلود، مرد شماره دو لیبی در زمان ربودن امام صدر، همه چیز را می‌داند. مصطفی الخروبی از رؤسای دستگاه اطلاعات و امنیت قذافی در سال ربودن امام صدر، هم خود در ماجرا نقش داشت و هم اطلاعات کافی دارد. عبدالله السنوسی باجناق قذافی و رئیس سابق دستگاه اطلاعات و امنیت لیبی که اکنون فراری است، همه چیز را می‌داند. موسا کوسا رئیس اسبق دستگاه اطلاعات و امنیت لیبی که یکی از مسئولان مذاکره با ایران در خصوص مسأله امام صدر بود، همه چیز را می‌داند. احمد قذاف‌الدم پسر عمو و محرم اسرار قذافی که یکی دیگر از از مسئولان مذاکره با ایران در خصوص مسأله امام صدر بود، نیز همه چیز را می‌داند. سعد مجبر آخرین سفیر لیبی در ایران که اخیراً بدون هیچ مانعی از کشور ما خارج شد، نیز قطعاً همه چیز را می‌داند. سیف‌الاسلام پسر قذافی نیز حتماً همه چیز را می‌داند. البته توجه دارید که وقتی می‌گو یم امثال این چند نفر خاص همه چیز را می‌دانند، هرگز به معنای آن نیست که اگر از آنها سؤال شود، لزوماً حقایق بازگو گردد.

اکنون چند هفته است که از سقوط شهر طرابلس و عملاً رژیم قذافی سپری شده است. چرا تاکنون خبر موثقی دریافت نشده است؟
حداقل به دو دلیل: اول این‌که کسانی که امروز در شورای انتقالی حضور دارند، اگرچه بعضی از آنها مثل خود آقای عبدالجلیل از وزرا و نزدیکان قذافی بوده‌اند، اما هیچ‌کدام در دایره افراد محرم اسرار قذافی قرار نداشتند و لذا عملاً از حقیقت مسأله امام صدر بی‌اطلاع هستند. حقیقت مسأله امام صدر را تنها خود قذافی می‌دانست، همدستان او می‌دانند و نیز تعدادی خیلی محدود از افراد محرم اسرار او؛ یعنی همان کسانی که برای شما نام بردم.
دلیل بی خبری از امام صدر
دلیل دوم چیست؟
گزارش‌هایی که طی هفته‌های اخیر و خصوصاً پس از سقوط طرابلس دریافت گردیده، حکایت از آن دارد که رژیم قذافی صدها پادگان نظامی، زندان و خانه‌های امن در احتیار داشته که زندانیان خود را در آنجا نگاه می‌داشته است. بسیاری از این مراکز هنوز حتی کشف نشده‌اند! شاید کمتر هفته‌ای هست که اعلان نشود، زندان جدیدی در اعماق زمین شهرهای بنغازی و طرابلس کشف گردیده و برخی زندانیان مفقود الاثر در آنجا پیدا شده‌اند. تازه این احبار تنها به این دو شهر بزرگ مربوط بوده است. قطعاً تمام سرزمین وسیع لیبی، اعم از شهرهای بزرگ و کوچک آن، از جمله سَبها، سِرت، کُفرا و حتی نقاط پرت و دورافتاده در دل بیابان‌ها و صحراها، چنین وضعیتی دارند و طبیعتاً باید مورد جست‌وجو قرار گیرند. بدیهی است که این عملیات جست‌وجو ممکن است هفته‌ها به طول انجامد. به نظرم آقای سید حسن نصرالله در مصاحبه اخیر خود با شبکه تلویزیونی المنار درست گفته است که "ما در برابر روزها یا هفته‌های سرنوشت‌سازی برای شناخت سرنوشت امام موسی صدر قرار داریم."

طی روزها و هفته‌های اخیر اخبار مختلفی دال بر شهادت امام صدر منتشر گردید. تحلیل شما چیست؟
باز مایل هستم به جمله‌ای دیگر از آقای سید حسن نصرالله در مصاحبه اخیر وی با شبکه المنار ارجاع دهم که "هیچ اطلاعات دقیقی که بتوان به آن استناد کرد، وجود ندارد"! معنای این سخن آن است که تمامی اخبار مبتنی بر شهادتی که موضوع سؤال شماست، فاقد مستندات و لذا غیر قابل اطمینان است. حقیقت آن است که من شخصاً از خواندن اخبار شهادت امام صدر غالباً روحیه گرفته‌ام و بلکه انتشار آنها را نوعی لطف خفیه الهی می‌دانم. برای این‌که وقتی آنها را کنار هم قرار می‌دهم، خیلی تابلو است که همه دروغ هستند. هر کدام، آنهای دیگر را نقض و رسوا می‌کند. یکی امام صدر را در اسید حل کرده است! دیگری آن بزرگوار را به قعر اقیانوس فرستاده است! دیگری پیکر آن بزرگوار را 33 سال تمام در سردخانه یکی از بیمارستان‌های طرابلس نگه داشته است! یکی دیگر امام صدر را در مزرعه‌ای در جنوب طرابلس دفن کرده است! دیگری پیکر امام صدر را با هواپیما به شهر سبها در جنوب لیبی منتقل و سپس خود خلبان هواپیما را نیز به منظور دفن اطلاعات نابود کرده است. و قس علی هذا ... . هیچکدام این روایات شهادت با هم قابل جمع نیستند. آخر مگر حقیقت می‌تواند بیش از یک روایت باشد؟!

در باره حیات امام صدر چه اخباری دارید؟
همان‌طور که دیگر خود اطلاع دارید، طی 33 سال گذشته اخبار آشکار و پنهان فراوانی بدست آمده است که بر حیات و حتی رؤیت امام صدر دلالت داشته‌اند. منظور من البته روایاتی است که ارزش نقل و بررسی داشته‌اند. و نکته جالب این است که اغلب این روایات با هم قابل جمع بوده‌اند.

اگر ممکن است، برخی از این اخبار را بازگو کنید.
خانواده محترم امام صدر اغلب این اخبار را طی مصاحبه‌های سال‌ها و ماه‌های اخیر خود بیان کرده است. من نیز اغلب این روایات حیات را طی یادداشت‌ها و مصاحبه‌های گذشته خود نقل کرده‌ام و به سبب احتراز از تکرار اجازه می‌خواهم از آنها بگذرم.

لااقل برخی از اخبار پنهانی را که دریافت داشته‌اید، برای اطلاع خوانندگان مطرح بفرمایید:
در دیداری که زمستان سال 1380 به اتفاق خانواده محترم امام صدر با آقای سید حسن نصرالله داشتیم، ایشان تعریف کردند که اخیراً ایمیلی را از یک شهروند تونسی دریافت داشته‌اند. این شهروند تونسی خود را از مزدوران رژیم قذافی معرفی کرده بود که سال‌ها در گردان حفاظت از امام صدر خدمت کرده و شب و روز آن بزرگوار را زیر نظر داشته است.

دیگر چه اخبار پنهانی از این دست دارید؟
باز چهار پنج سال پیش در جلسه‌ای در منزل داماد محترم امام صدر از آقای ابویاسر، نماینده حرکت امل در تهران شنیدیم که دو شهروند فلسطینی مزدور رژیم قذافی از لیبی گریخته و به امید ملاقات با سفیر وقت ایران به آلمان آمده‌ بودند. این دو فلسطینی نیز خود را از جمله سربازانی معرفی کرده بودند که سال‌ها در گردان حفاظت از امام صدر فعالیت کرده و از وضعیت آن بزرگوار اطلاعات دست اول داشته‌اند. آنها پس از استقرار در هتل با یک تاجر ایرانی که دوست‌شان بود تماس گرقته بودند تا به واسطه او به دیدن مقامات مسئول سفارت ایران بروند. به هنگام صحبت با دوست ایرانی خود بسیار نگران و مضظرب بودند؛ چرا که رد پای عوامل امنیتی رژیم قذافی را در اطراف خود حس کرده بودند. وقتی تاجر ایرانی صبح روز بعد بر حسب قرار به هتل محل اقامت این دو فلسطینی می‌رود، جمعیت مردم را مشاهده می‌کند که جلوی هتل اجتماع کرده بودند. یکی از دو شهروند فلسطینی از بالای هتل به پایین پرتاب و در جا کشته شده بود. فلسطینی دوم نیز متواری و اثری از او بر جای نمانده بود.
تازه ترین خبر
آخرین خبر پنهانی که به دست آورده‌اید، چیست؟
پاسخ: برخی مقامات سابق رژیم قذافی که طی ماه‌های اخیر از او جدا شدند و نمی‌خواهم از آنها نام ببرم، چند هفته پیش از طریق یک دولت غربی به مقامات لبنان و خانواده امام صدر اطلاع داده‌اند که امام صدر زنده است و شخصی در شهر سرت که آدرس و مشخصات او را نیز داده‌اند، از محل نگهداری امام صدر خبر دارد.
خود شما امروز با توجه به آخرین تحولات در صحنه لیبی چه جمع‌بندی در مورد حیات یا شهادت امام صدر دارید؟
جمع‌بندی من تا این لحظه همان جمع‌بندی خانواده محترم امام صدر است. به عبارت دقیق‌تر بسیار به حیات امام صدر امیدوار هستم و حقیقتاً هیچ‌گاه مثل امروز امکان آزادی و بازگشت ایشان را چنین قوی و نزدیک حس نکرده‌ام. چند روز پیش که با آقای سید صدرالدین صدر فرزند ارشد امام صدر در بیروت تماس تلفنی داشتم، تأکید ایشان آن بود که تمام شواهد و قرائنی که طی ماه‌ها، هفته‌ها و روزهای اخیر بدست آورده‌اند، جملگی مؤید همان جمع‌بندی پیشین خانواده است که امام صدر در قید حیات و در کشور لیبی در بند رژیم قذافی زندانی هستند.
چند ماه قبل گروهی به نام "یاران صدر" خبری را منتشر کرده بودند مبنی بر آن‌که امام صدر دو ماه قبل از آن تاریخ در لیبی رؤیت شده بود.
متأسفانه آن خبر حعلی بود. برخی دوستان در پاریس و ژنو خبر را ریشه ابی و بطلان آن را ثابت کردند. باند قذافی برای آن‌که اخبار حیات امام صدر را لوث سازد و افکار عمومی را بی‌اعتماد کند، در زمان حیات قذافی گاهی اوقات اخبار بی‌پایه‌ای را نیز جعل می‌کرد. این خبر نیز جعلی بود و متأسفانه در بررسی و نقل آن، توسط دوستان دقت کافی صورت نگرفته بود. حتماً اطلاع دارید که سایت‌های اطلاع‌رسانی خانواده امام صدر در لبنان و ایران نیز که حتی کوچک‌ترین اخبار قابل اعتنا را رصد و گزارش می‌کنند، این خبر را منعکس نکردند.
سود قذافی از حبس امام
برخی سؤال می‌کنند که قذافی چرا باید امام صدر را 33 سال تمام در زندان نگاه دارد؟ آخر او از این کار چه منفعتی می‌برد؟
پاسخ این سؤال امروز دیگر بسیار روشن است. زندان‌های طویل‌المدت تؤام با بی‌خبری بستگان زندانی از وضعیت حیات و ممات او، در رژیم قذافی اصلاً یک روش جاری بود. حتماً یادتان هست که سال 2000 یا 2001 – کم‌دقتی از من است - سیف‌الاسلام قذافی یک مرتبه تعداد 117 رندانی سیاسی و مفقودالاثر را آزاد کرد که کم‌ترین مدت زندان آنها 18 و طولانی‌ترین آن 33 سال بود. در تمامی این سال‌ها وقتی بستگان زندانیان به دوایر حکومتی رژیم قذافی مراجعه و از وضعیت عزیزان خود کسب اطلاع می‌کردند، با پاسخ منفی و عدم اطلاع مواجه می‌شدند. اما این خانواده‌ها پس از چند دهه ناامیدی، یک مرتبه یک روز صبح اول وقت عزیزان خود را در آستانه درب خانه یافتند! این واقعه نشان داد که قذافی مخالفان خود را تنها با اعدام مجازات نمی‌کند. بالعکس؛ زندان‌های طویل‌مدتی که بستگان زندانی از وجود و وضعیت او بی‌خبر باشند، یکی دیگر از روش‌های جاری قذافی در مجازات مخالفان خود بود. خُب، وقتی قذافی با صدها و بلکه هزازان تن از مخالفان خود چنین برخوردی داشته است، چه اصراری هست که با امام صدر حتماً غیر از این عمل کرده باشد؟
همان‌طور که اطلاع دارید، اخیراً هیئتی دونفره از وزارت وزارت خارجه لبنان عازم لیبی گردید تا سرنوشت امام صدر را پیگیری کند. کمیته پیگیری مسأله امام صدر در مجلس شورای اسلامی نیز قرار است طی روزهای آینده هیئتی را به همین منظور راهی لیبی کند. تا چه حد به نتایج احتمالی این سفر این دو هیئت امیدوار هستید؟
ببینید! کسانی که امروز در شورای انتقالی حضور دارند، هیچ‌کدام‌شان در دایره افراد محرم اسرار قذافی قرار نداشتند. بنابراین همه این افراد از محل استقرار امام صدر و حقیقت مسأله ایشان بی‌اطلاع هستند. حقیقت مسأله امام صدر را امروز که دیگر قذافی وجود ندارد، تنها همدستان او می‌دانند و نیز تعدادی خیلی محدود از افراد محرم اسرار او؛ یعنی همان کسانی که پیش‌تر نام بردم. می‌خواهم این نتیجه را بگیرم که حل مسإله امام صدر، یعنی کشف محل استقرار و ان‌شاءالله آزادسازی ایشان، به احتمال قریب به یقین مستلزم انجام تحقیقات و مطالعات میدانی مفصل است. این‌طور نیست که محل استقرار امام صدر معلوم باشد و هیئتی از ایران یا لبنان به لیبی بروند تا بلافاصله امام صدر را تحویل بگیرند. به همین دلیل است که من نگرانی‌هایی دارم. مثلاً نگران آن هستم که سفر هیئت پارلمانی ایران به لیبی مانند سفر هیئت وزارت خارجه لبنان به آن کشور صرفاً سفرهایی نشریفاتی و تبلیغاتی باشد که طی آنها طبق معمول بر ضرورت حل مسأله امام صدر و همچنین بر نقش شورای انتقالی در حل این مسأله تأکید شود. البته یک نگرانی مهم‌تر نیز وجود دارد و آن این است که مسئولان شورای انتقالی شنیده‌های خود از امثال آقایان عبدالسلام جلود و عبدالمنعم الهونی را تحت عنوان حقیقت به میهمانان خود تحویل دهند و به نوعی در پی آن باشند تا با اعلان رسمی شهادت امام صدر مسأله را مختومه و خود را خلاص کنند.
به نظر شما چه باید کرد؟
اجازه دهید بی‌تعارف بگویم: میزان اهتمام شورای انتقالی لیبی به پیگیری مسأله امام صدر بی‌شک تابع دو عامل مهم خواهد بود. اول میزان اهتمامی است که در خود مسئولان ایران و لبنان برای حل این مسأله مشاهده می‌کنند. به هر حال آنها هیچگاه دایه مهربان‌تر از مادر نخواهند شد! دوم حجم امیدی است که مسئولان دو کشور برای حیات امام صدر قائل هستند. میزان اهتمام و حجم امید مسئولان ایران و لبنان نیز از سطح هیئت‌هایی نمودار خواهد شد که برای پیگیری مسأله امام صدر به لیبی گسیل داشته‌اند. دو هیئتی که در بالا از آنها سخن رفت، با توجه به سطح آنها، انگیزه‌ای در مسئولان شورای انتقالی لیبی پدید نخواهند آورد. به نظر من خانواده امام صدر باید بدون فوت وقت خود دست به کار شود و بدون توجه به تشریفات دیپلماسی، یک هیئت عالی‌رتبه مشترک ایرانی، لبنانی و حتی عراقی را برای آزادسازی امام صدر سازماندهی و راهی لیبی کند.

چه کسانی را پیشنهاد می‌کنید که عضو این هیئت باشند؟
خود آقای سید صدرالدین صدر به عنوان فرزند ارشد امام صدر باید قبل از هر کس عضو این هیئت باشد. حتماً یادتان هست که وقتی قرار شد آزادگان ما مبادله و آزاد شوند، خانواده‌های آنان بلافاصله به سوی مرزهای خسروی و قصر شیرین شتافتند تا عزیزان خود را همانجا در آغوش بکشند. بسیاری از کسانی که راهی مرزهای غرب کشور شدند، خانواده‌هایی بودند که عزیزان آنها مفقودالاثر بودند. با این همه راهی مرزها شدند تا بلکه عزیز خود را در آنجا بیایند. فیلم ارزشی و زیبای "بوی پیراهن یوسف" را که خاطرتان هست؟

بله..
از طرفی هیچ کس در ایران و لبنان مانند آقای سید صدرالدین صدر بر ابعاد اطلاعاتی، حقوقی و سیاسی مسأله امام صدر اشراف ندارد. همچنین آیت‌الله شیخ عبدالامیر قبلان رئیس کنونی مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان باید عضو هیئت باشد. نزدیک‌ترین مسئولان حزب‌الله و حرکت امل به آقایان سید حسن نصرالله و نبیه بری، مثلاً آقایان حاج حسین خلیل و دکتر علی حسن خلیل، باید عضو هیئت باشند. از ایران جناب حجت‌الاسلام شیخ حسن اختری به عنوان نماینده مقام معظم رهبری و نیز حتی از عراق شخصیت برجسته‌ای به عنوان نماینده آیت‌الله العظمی سیستانی بسیار مناسب است که عضو این هیئت باشند. به هر حال امام صدر یک شخصیت تراز اول ایرانی، لبنانی، شیعی و اسلامی است و سفر غیر مترفبه این هیئت به خوبی قادر است در بالاترین سطوح، دولت و مردم لیبی را متوجه جایگاه و اهمیت امام صدر کند ...

رفتن چنین هیئتی به لیبی چه فایده‌ای می‌تواند داشته باشد؟
به نظر من این هیئت باید همین الآن و حتی بدون هماهنگی و کسب اجازه از شورای انتقالی لیبی عازم آن کشور شود. طبیعاً یک پوشش مناسب خبری آن‌لاین نیز باید به کمک شبکه‌های ماهواره فعال ایران، لبنان و جهان عرب برای آن فراهم شود. نفس این‌گونه رفتن چنین هیئت عالی‌رتبه‌ای به لیبی، توجه نه تنها دولت و ملت لیبی، بلکه توجه جهان را به اهمیت مسأله امام صدر در نگاه ایران و لبنان و عالم تشیع و دنیای اسلام، معطوف و صد چندان حواهد ساخت. هیئت از همان بدو ورود باید با همکاری شورای انتقالی لیبی عملیات جست وجوی امام صدر را آغاز کند و قبل از حل کامل مسأله نیز آن کشور را ترک نکند.

این هیئت در لیبی چه کار باید بکند؟
تمام زندان‌های بزرگ و کوچک لیبی باید توسط این هیئت بازدید و با مسئولان زندان و حتی نگهبانان آن مصاحبه شود. هر جایی که طی سال‌های گذشته از نگهداری امام صدر در آنجا سخن به میان آمده است، باید توسط هیئت مورد بازدید قرار گیرد. تمام افرادی که در باره رؤیت، حیات و حتی شهادت امام صدر طی سال‌های گذشته ادعایی را مطرح کرده‌اند، باید توسط هیئت مورد مصاحبه و بعضاً حتی توسط کارشناسان فنی هیئت مورد بازجویی فنی قرار گیرند. پرونده امام صدر در دستگاه امنیتی لیبی باید با دقت توسط هیئت مورد مطالعه قرار گیرد.

به هر حال برخی افراد مدعی هستند امام صدر به شهادت رسیده و پیکر ایشان در فلان محل دفن شده است.
حتی این اماکن نیز باید در حاشیه برنامه‌های اصلی هیئت با دقت مورد بررسی فنی و کارشناسانه قرار گیرد. به نظر من با مرگ قذافی و سقوط رژیم وی دیگر این نگرانی صد البته به حق پیشین خانواده چندان موضوعیت ندارد که قبول بازدید از چنین اماکنی ممکن است امنیت امام صدر را به خطر اندازد. برای اینکه اولاً قبول بازدید از چنین اماکنی هرگز به منزله قبول گزینه شهادت امام صدر نیست. ثانیاً درست است که مجموعه قرائن و شواهد موجود امید به حیات امام صدر را بسیار پر رنگ می‌نمایاند، اما از مواجه شدن با حقیقت حتی اگر خدای نخواسته تلخ نیز باشد، نباید بهراسیم.

اگر این هیئت‌ها فعالیت خود را کردند اما به نتیجه نرسیدند، چه باید کرد؟
ان‌شاءالله به نتیجه خوش خواهند رسید. توکل بر خدا و دل‌هایمان را قرص کنیم.

حالا فرض محال که محال نیست!
در آن صورت به نظر من ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی مسأله امام صدر جای دارد بیشتر مورد توجه قرار گیرد؛ البته از مدت‌ها پیش باید چنین می‌شد؛ نباید همه تخم مرغ‌ها تنها در سبد قذافی گذاشته می‌شد. اما ماهی را هر وقت از آب بگیرند، تازه است! همواره اعتقاد داشته‌ام و امروز نیز دارم، که مسأله ربودن امام صدر یک مسأله حداقل منطقه‌ای و بلکه بین‌المللی است. قذافی تنها عامل ربودن امام صدر بود. به طور حتم کسانی دیگری بودند که نقشه کشیدند و فرمان دادند تا امام صدر از صحنه سیاسی خاورمیانه حذف شود. به هر حال شعاع تأثیر امام صدر کل منطقه خاورمیانه را در بر گرفته بود و اگر اثرات خاورمیانه بر عرصه بین‌الملل را در نظر داشته باشیم، خیلی راحت می‌توانیم ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی این پرونده را باور کنیم.
نقش خائنانه برلوسکونی در ربایش
از ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی مسأله امام صدر می‌خواهید به کجا برسید؟
از جمله می‌خواهم به این نقطه بدیهی و ساده برسم که باید هم‌دستان نه تنها لیبیایی، بلکه منطقه‌ای و بین‌المللی قذافی در ربودن امام صدر را شناسایی و با استفاده از تمام ظرفیت‌های قانونی تعقیب کرد. البته بسیاری از این همدستان تاکنون با تکیه بر مستندات محکمه‌پسند شناسایی شده‌اند. به عنوان مثال همین چند روز پیش بود که یکی از مسئولان سال 1978 فرودگاه بین‌المللی طرابلس در مصاحبه با تلویزیون الجزیره اعتراف کرد که گذرنامه امام صدر و دو همراه ایشان را تحت اجبار مسئولان امنیتی وقت لیبی مهر خروج زده است. او اعتراف کرد که امام صدر و همراهان ایشان هرگز از لیبی خارج نشدند، با این حال وی تحت فشار شخص رئیس وقت سازمان امنیت لیبی وادار شد تا گذرنامه‌های این سه میهمان رسمی لیبی را مهر خروج بزند. خُب؛ همه یادمان هست که سه چهار سال پیش یکی از شعب دادگاه‌های رم به دروغ رأی بر آن داد که امام صدر و همراهان ایشان در روز 31 اوت سال 1978 میلادی به فرودگاه رم وارد شده بودند. اگرچه با پیگیری‌های سنگین حقوقی وکلای خانواده امام صدر روشن شد که جکم اخیر خلاف بوده است و نهایتاً آن حکم باطل گردید، اما به هر حال آن حکم دروغ صادر شده بود! چرا؟ به سبب دخالت شخص آقای برلوسکونی نخست‌وزیر بدنام اینالیا در پرونده امام صدر! خانواده امام صدر امروز اسنادی را در دست دارد که با صراحت نشان می‌دهد، دستگاه امنیتی ایتالیا با اشاره برلوسکونی به دستگاه قضایی آن کشور حکم کرده بود که در حمایت از رژیم قذافی آن رأی خلاف واقع را صادر کند. می‌خواهم بگویم که این اسناد و بسیاری مستندات محکمه‌پسند مشابه آن می‌تواند کمک کند تا هم‌دستان منطقه‌ای و بن‌المللی قذافی گرفتار و پای میز محکمه آورده شوند.
در آخر اگر مطلبی ناگفته دارید، بیان بفرمایید.
مرحوم آیت‌الله شیخ محمد شریف رازی، مؤلف دو مجموعه گران‌سنگ "آثار الحجه" و "گنجینه دانشمندان" قریب سه دهه پیش طی یکی از مجلدات مجموعه اخیر خود در شرح حال امام صدر آورده بود که پیش‌گویی مُجَرَّب در شهر کوفه چند ماه پس از ربوده شدن آن بزرگوار اظهار داشته بود: "این آقا (امام صدر) سال‌ها در زندان باقی خواهد ماند؛ طوری که نه او هیچ راهی به حارج از زندان خواهد داشت و نه از بیرون زندان راهی برای ارتباط با او خواهد بود. با این همه، پس از سال‌های طولانی تحمل زندان، در پی یک تحول جهانی از زندان آزاد خواهد شد و چون حضرت یوسف در سطح جهان عزت خواهد یافت". عجالتاً آنچه امروز با چشم عیان مشاهده می‌کنیم، طوفان تحولات اساسی است که در سطح منطقه و جهان وزیدن گرفته است. اگر حقیقتاً اراده خداوند بر تحقق چنین امری تعلق گرفته باشد، امام صدر قطعاً زنده و سالم به میان خانواده و مردم باز خواهد گشت. به قول یک دوستِ زیبا سخن، "معجزات اگرچه کم هستند اما اتفاق می‌افتند". می‌گویند روزگاری اهالی یک روستا تصمیم گرفتند تا برای نزول باران نماز بخوانند. روز موعود تنها بخشی از مردم برای برپایی نماز در محل جمع شدند و از آن میان، تنها یک پسر بچه بود که با خودش چتر آورده بود! انصافاً این است معنای "امید داشتن". تصور می‌کنم ما نیز امروز شایسته است تا با مشاهده این همه علائم مثبت و امیدبخش، مثل این پسربچه "مخلص" و "قوی‌دل" روستایی، به لطف و عظمت خداوند امیدوار باشیم و دل ببندیم.

      
<   <<   51   52   53   54   55   >>   >